"این اثر، ویترینی از دوران حرفه ای خیره کننده ی یکی از تأثیرگذارترین شاعران قرن بیستم است."
اشعاری که حقایق درباره ی زندگی های درونی مردان و زنان را روایت کرد.
این کتاب، شاعری درخشان اما زجر کشیده را نشان می دهد که عمیق ترین دغدغه ها، ترس ها و خواسته هایش را آشکار کرد تا هنری فوق العاده تأثیرگذار و مانا خلق کند.
اما باز خدا پرم می کند/ فکر سگ ها را به من می دهد/ عنکبوت را در تارهای پیچاپیچش/ خورشید را با همه ی شگفتی اش/ قوچی قربانی را/ شکوه و اسرار ساحل بزرگ را/ و قلبم که بزرگ است/ شک ندارم که خیلی بزرگ است/ و برای خودش هیولایی ست/ که این همه را می مکد/ و عشق دیوانه سر بیرون می دهد.
عزیز دلم!/ چرا این قدر با هم بحث می کنیم؟/ از نصیحت هایت خسته ام./ از مرده ها خسته ام./ مرده ها از گوش دادن فراری اند./ بگذار به حال خودشان باشند./ پایت را از قبرستان بیرون بکش./ آن ها مشغول مردن اند!
نجاری استخدام کردم/ تابوتم را بسازد/ و دیشب تویش خوابیدم/ با بالشی زیر سر./ مرگ پایان ترس خواهد بود/ ترس از مردن.