کتاب آفت در گندمزار

Afat dar gandom-zar
کد کتاب : 119512
شابک : 978-6006443263
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 224
سال انتشار شمسی : 1397
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 1
زودترین زمان ارسال : 12 آذر
قسمت هایی از کتاب آفت در گندمزار (لذت متن)
روزی که همایون عازم خدمت بود از شیراز به تهران بازگشتم تا برادری را که از هشت سالگی لحظه ای از او جدا نشده بودم بدرقه کنم. آن روز مادر یکریز اشک می ریخت و پدر که نمی خواست غرورش را جلوی ما بشکند، با گلویی بغض کرده می گفت: «خدمت برای مرد شدن لازم است... حالا وقتی رفتی سربازی و مرد شدی و آمدی و زودتر از ارسلان زن گرفتی، آن وقت این بیچاره می فهمد که چه کلاهی سرش رفته!» آری آن روز با گفتن این جمله از زبان بابا نه تنها ما، بلکه تمام پدر و مادرهایی که برای بدرقه ی فرزندانشان به ترمینال آمده بودند، همان طور که اشک می ریختند به یکباره زدند زیر خنده تا همگی با خنده هایی اشک آلود، فرزندانشان را راهی کنند. وقتی بعد از دو ماه آموزشی که در اصفهان سپری شد همایون را برای ادامه ی خدمت سربازی اش به شیراز منتقل کردند، خوشحال بودم از این که می توانستم در روزهای ملاقاتی به دیدنش بروم و همچنین او نیز هرازگاهی جمعه ها به خوابگاه می آمد تا در کنار هم باشیم. روزها از پی هم می آمد و می رفت تا به قول همایون پایه خدمتی اش دو رقمی شود و...