معمولا حالات واقعی روزمره ما، موقعیت مرگ یا زندگی نیستند، اما یک آپارتمان دقیقا تبدیل به چنین موقعیتی می شود وقتی که یک سارق بانک ناموفق، به این مکان وارد می شود و گروهی از چند غریبه را به گروگان در می آورد. گروگان ها تشکیل شده از یک زوج که به تازگی بازنشست شده اند و مدام در پی یافتن بهانه ای برای فرار ازین واقعیت که نمی توانند ازدواجشان را سامان دهند می گردند و به هم می پرند، یک رئیس بانک پولدار که اینقدر سرش شلوغ بوده است که به غیر از خود به هیچکس دیگر تا به حال اهمیت نداده است، یک زوج جوان که نزدیک به زمان تولد اولین فرزندشان هستند اما به نظر می رسد که سر هیچ چیزی نمی توانند به توافق برسند از اینکه کجا می خواهند زندگی کنند تا اینکه اولین بار کجا یکدیگر را دیده اند. به این ها خانمی 87 ساله را اضافه کنید که به قدر کفایت عمر کرده است که تفنگی که دائما روی صورتش حرکت می کند باعث نگران او نمی شود اما توانایی صحبت و رسیدن به توافق را در این موقعیت و نماینده دیگر افراد بودن را دارا است بدترین نمونه از یک گروه گروگان در جهان با مردی مرموز که خود را در حمام آپارتمان زندانی کرده بوده است همراه می شود.
هریک از آن ها کوهی از شکایات رازها اسیب ها واشتیاق هستند که در این سال های زندگی با خود حمل کرده و هر لحظه منتظر فوراننند. هیچکدام از آن ها کاملا آن چیزی نیست که به ظاهر باید باشند. و همه ی آن ها که سارق بانک نیز جز آن هاست گویی خواهان نوعی نجات بوده اند. همزمان با حضور مقامات و محصاره خانه توسط رسانه ها سلسه حوادثی رخ می دهد و ضمن آشکار شدن یک سری حقایق پیش بینی اتفاق بعدی نیز غیر ممکن می شود.
« مردم مشوش» کتابی غنی از دیالوگ های بی نظیر که همراه با درک «بکمن» از طبیعت انسان می شود. داستانی که با هوشمندی نوشته شده و از تاب آوری قدرت دوستی، بخشش و امید؛ چیز هایی که می توانند حتی در زمان های اظطراب انگیز ما را نجات دهند.
بکمن دوباره ماهیت آشفته انسان بودن را به تصویر می کشد. این ]کتاب [ هوشمندانه و تأثیرگذار است، آنگونه که باعث می شود شما با صدای بلند بخندید و گریه کنید.
این کتاب بررسی می کند که چگونه یک رویداد مشترک می تواند مسیر زندگی بسیاری را همزمان تغییر دهد. و اگر شخصیت های کاملا پرداخته شده و ترکیبی از شوخ طبعی و دلشکستگی را دوست دارید ، این یکی برای شماست. "
بکمن استاد نوشتن روایت های دلپذیر، بصیر ، روح انگیز و شخصیت محور است ... [او] چنان با طنز و تکان دهنده درباره زندگی ، ازدواج ، والدین ، عشق و مرگ می نویسد، آماده شوید تا توسط یک فیلسوف در لحظه به گروگان گرفته شوید؛ رمانویسی که به ما یادآوری می کند همه ما "احمق" هستیم زیرا انسان بودن "به نحوی احمقانه دشوار است.
در این مطلب قصد داریم به شکل خلاصه با ویژگی ها و عناصر مهم «داستان نوآر» بیشتر آشنا شویم.
کتاب «مردی به نام اُوه» اولین بار در سوئد منتشر شد و به سرعت توانست رتبهی نخست پروفروشهای سوئد و البته روزنامهی نیویورک تایمز و آمازون را به خود اختصاص داد.
عشق و فقدان، دوستی و وفاداری، و مهربانی و همدلی، از موضوعاتی هستند که در همه ی آثار بکمن در کانون توجه قرار دارند. فردیت و حق متفاوت بودن را نیز می توان به این موضوعات اضافه کرد.
کتاب رو دوست داشتم (پیشنهاد میکنم حتما بخونید؛ واقعا کتاب لذتبخشی بود) اما ترجمه خانم رعایی اصـلــا خوب نبود متأسفانه... من هرجوری بود کتاب رو ادامه دادم تا آخر اما یهجاهایی ترجمه واقعا عصبیم میکرد و مجبور میشدم کتاب رو ببندم... اگر میخواید بخونید فکر میکنم نشر روزگار ترجمه بهتری داشته باشه.
کتابهای بکمن به خاطر محبوبیت زیاد و معروف شدن ناگهانی «مردی به نام اوه»، ممکنه توی ذهن بعضیها در دسته کتابهای زرد قرار بگیرن. اما به خودتون فرصت خوندن کتاب مردم مشوش رو بدید تا متوجه بشید که درک این نویسنده از احساسات مختلف انسانها و چالشهای ذهنی انسان در مورد هویت و جامعه، چقدر جالبه. بعد از این کتاب، میتونید در مورد بکمن قضاوت کنید و تصمیم بگیرید که باقی کتاباشو بخونید یا نه. دیدم توی نظرات، بعضیها از ترجمه نشر نون راضی نبودن؛ اما من راضی بودم ازش و به نظرم روان بود.
کتابهای بکمن به خاطر محبوبیت زیاد و معروف شدن ناگهانی «مردی به نام اوه»، ممکنه توی ذهن بعضیها در دسته کتابهای زرد قرار بگیرن. اما به خودتون فرصت خوندن کتاب مردم مشوش رو بدید تا متوجه بشید که درک این نویسنده از احساسات مختلف انسانها و چالشهای ذهنی انسان در مورد هویت و جامعه، چقدر جالبه. بعد از این کتاب، میتونید در مورد بکمن قضاوت کنید و تصمیم بگیرید که باقی کتاباشو بخونید یا نه. دیدم توی نظرات، بعضیها از ترجمه نشر نون راضی نبودن؛ اما من راضی بودم ازش و به نظرم روان بود.
ترجمه الهام رعایی اصلا خوب نیست. هر چند صفحه ای که میخونم کتاب رو میبیندم از بس ترجمش اذیتم میکنه.
رمانی جذاب و دلخراش در مورد جنایتی که هرگز رخ نداده است! فردریک بکمن، معروفترین نویسندهی سوئدی در کتاب مردم مشوش با طنزی شیرین داستان عجیبترین و احمقانهترین سرقت و گروگانگیری تاریخ را به تصویر میکشد. این رمان تحسین بسیاری از منتقدان را برانگیخته و یکی از پرفروشترین آثار نیویورک تایمز محسوب میشود. « مردم مشوش» کتابی غنی از دیالوگهای بی نظیر که همراه با درک «بکمن» از طبیعت انسان میشود. داستانی که با هوشمندی نوشته شده و از تاب آوری قدرت دوستی، بخشش و امید؛ چیز هایی که میتوانند حتی در زمانهای اظطراب انگیز ما رو نجات بدهد. ۱- متن کاملا روونی داره و حتما برای خوندن پیشنهاد میشه. ۲- ترجمه نشر روزگار به شدت افتضاحه و چون کتاب مستعد سانسور شدنه، علاوه بر افتضاح بودن ترجمه، سانسور هم داره. پیشنهاد من اول از همه خوندن کتاب زبان اصلیه و بعد برای ترجمه هم «نشر نون» ترجمه «الهام رعنایی» پیشنهاد میشه.
من دومین کتاب از بکمن بود که خوندم ترجمه خیلی خوب و روان بود.من انتشارات نون رو گرفتم بنظرم خوب بود
کدوم نشر؟
ترجمه نشر روزگار روانتر و کم سا.نس.ور تره
کتابی بود بسیار زیبا و لذت بخش.
چرا ترجمه این طوریه؟ اصلا روان نیست. به نظرم نخرید نشر نون.
اتفاقا خیلی هم ترجمه خوبی داره نشر نون و کاملا روان است بهترین ترجمه این کتاب هم مال نشر نون است که تمامی آثار بکمن را منتشر کرده
سلام مطلب شما را با ذکر منبع در وبلاگ و کانال تلگرامم نقل کردهام؛ در صورتی که مخالفتی دارید اطلاع دهید تا حذف نمایم.
سلام و وقت به خیر. استفاده از مطالب ایرانکتاب با ذکر منبع بلامانع است. متشکریم از شما.
پراز حس بود برام این کتاب ،جزو اون دسته از کتابا بود که همزمان میبینی پای فیلم نشستی و کوچکترین حرکاتهای که نویسنده بهش میپردازه در واقع با چشم برات مشهود میشه؛برای دوستانی که به کتاب علاقه مندند حتما وقتشون رو برای این کتاب بزارن.
یه جاهایی خوابم میگرفت. نه تنها این کتاب بکمن بلکه همه اونایی رو که خوندم ازش. اوه ، بریت ماری ، شهر خرس و مردم مشوش. چون فکر میکنم زیاد مینویسه یه جاهایی شو. در مورد سبک نوشتنش باید بگم خودمونی و دوس داشتنیه و باحالترش اینه که همیشه یه غافل گیری با خودش داره.یه مطلب دیگه. بکمن چون نویسنده معاصره ،نوشته هاشم به روزه و برای تصویرسازی ذهنی باورپذیرتره. چوم همسرش هم ایرانیه، کلا نظرمه که کتاباشو بخونم :)
من همهی کارهای بکمن را خواندم و نویسنده خیلی خوبی است اینکه زیاد مینویسد برای اینه که ابعاد مختلفی از احساسات شخصیت هایش را به تصویر میکشد که باعث میشه آدم با شخصیت هایی که میسازه در طول کتاب زندگی کنه و تصورشان کند شخصیتهای بکمن معمولا عواطفی درونی کاملا متفاوت از لایه بیرونی شخصیت دارند که سعی میکنه این تضادها را به شکل زیبایی در قالب ظنز توصیف کند نکته لذت بخش کارهای بکمن برای من اینه که همیشه گویش طنزی داره که ما را به خنده میندازه ولی ماهیت داستان طنز نیست
و میتونه از دل یک روایت غم انگیز لحظه هایی با بار عاطفی یا نقد اجتماعی و به طرز جالبی بامزه بوجود بیاره
حقیقتا بکمن همون نویسنده ای عه که ساعتها منو فارغ میکنه از تنشهای اطرافم با قلم فوق خفنش. اما این کتابش یه چیز دگ بود. پر از دیالوگ و مفهوم ناب و حال خوب:))
به قول خود نویسنده، داستان، داستان آدمهاییه که سعی میکنن راه زندگیشونو پیدا کنن. مردمی که گاهی در جای اشتباهی هستند و از تاثیری که روی هم دارند بی خبرند. کسایی که سعی میکنن مثه یه فرد بالغ رفتار کنن، در حالیکه توی اضطراب ندونستهها دست و پا میزنن...
خیلی از خوندنش لذت بردم. حال آدم رو خوب میکرد. داستانش هم در مورد یه گروگانگیری احمقانه با گروگانهای احمقه. شایدم در مورد یه پُل ـه؟ مطمئن نیستم! وسط همهی اینها یه حالت معماگونه هم داره که تا آخر داستان حفظ میشه بخونید و لذت ببرید
یکی از کتاب هاییه که ارزش خوندن داره. در مورد کیفیت چاپ و ترجمه هم باید از نشر نون و خانم رعنایی تشکر کرد که با این سرعت و کیفیت کتاب اماده چاپ کردن و این سرعت تو بعضی جاها نمود پیدا میکنه، به طور مثال وقتی وسط جمله به جای گذاشتن ویرگول یدفه میره خط بعدی!. البته من سری چاپ دوم رو خریداری کردم و الان که به چاپ چهارم رسیده مطمعنا این مشکلهای جزئی که واقعا به تجربه خوندن کتاب ذره ای اسیب نمیزنه حل شده است قلم ساده، خودمونی به قولی، همچنین امیدبخش. یکی از اون کتابایی که با خوندنش حالتون خوب میشه.
من عاشق نویسندگی بکمن هستم....کتاب پر از غافل گیریه و شما رو هی بیشتر و بیشتر جذب میکنه
فوقالعاده است خیلی زود به بازار ایران اومد
واقعا دردی علنی . آیا ار نویسنده اجاره گرفته اید برای ترجمه 🙉