در جنگلی سرسبز حیوانات در کنار هم زندگی میکردند تا آنکه شیری وارد آن جنگل شد و غرّشی کرد و با این کار قدرت خود را به دیگران نشان داد چند روز در آن جنگل زندگی کرد هر روز به دنبال شکار رفته و خود را این گونه سیر میکرد.
روزی فکر کرد من که قدرتمندترین حیوان جنگل هستم چرا برای تأمین غذای خودم زحمت بکشم حیوانات باید این کار را انجام دهند از این رو از آنان خواست در کنار هم جمع شوند.