مسحورکننده و تکان دهنده.
بسیار جذاب... دیفن باخ، بهترین نویسنده ی جدید سال است.
شگفت انگیز.
بخشش آشکاری در چشم هایش بود و عشق بدون سانسورش مرا وحشت زده کرد. همانند گرانت، دخترم سزاوار چیزی بیشتر از آنچه من می توانستم به او بدهم بود. می خواستم او به راحتی بخندد و بدون ترس عشق بورزد. ولی من نمی توانستم این ها را به او بدهم. نمی توانستم چیزی را که نداشتم به او بدهم. تنها مسئله قبل از آنکه تلخی من کمال او را لکه دار کند، زمان بود. من به هر کسی که می شناختم آسیب رسانده بودم ناامیدانه می خواستم او را از خطر دختر من بودن خفظ کنم.
در آن لحظه، یکی بودیم. هر کداممان به خاطر درک محدودمان از واقعیت، نابود شده بودیم.
رفتار تو یک انتخاب است، نه کسی که هستی.
اسم نویسنده واقعا دیفن باخ هست یا برای این کتاب همچین اسمی برای خودش انتخاب کرده؟
در کل داستان خوبی یود. میشه گفت متوسط رو به خوب. ارزش خوندن داره. ولی نثر یک دستی نداره. نیمه اول کتاب حس میکنی با داستان فوق العاده و نویسنده حرفه ای طرفی اما نیمه دوم داستان به شدت به سمت رمانهای زرد پیش میره و از جذابیتش کم میشه و افت محسوسی داره. البته به لحاظ تعلیق داستانی خوبه ولی دیگه با داستان نویسی حرفه ای سر و کار نداریم. میتونست بخش روانشناسی شخصیت رو خیلی بهتر از اینا تصویر کنه اما در کل خوبه بخونید.
این بهترین رمانی بود که در این سبک خوندم ❤❤ فقط خانم مترجم کمی روانتر باید ترجمه میکردن
من دوست نداشتم
کتاب خیلی خفنی نبود در حد معمولی❤️