1. خانه
  2. /
  3. کتاب تنهای تنها

کتاب تنها تر از همیشه

2 ناشر این کتاب را منتشر کرده‌اند
1 از 1 رأی

کتاب تنها تر از همیشه

All by Myself, Alone
٪15
210000
178500
پیشنهاد ویژه
1 از 1 رأی

کتاب تنهای تنها

All By Myself, Alone
انتشارات: مرو
٪25
285000
213750
معرفی کتاب تنهای تنها
کتاب تنهای تنها، رمانی نوشته ی مری هیگینز کلارک است که نخستین بار در سال 2017 انتشار یافت. سلیا، زنی متخصص در جواهرات، می خواهد دستگیری تحقیرآمیز نامزدش درست قبل از ازدواجشان را فراموش کند و امیدوار است بتواند در یک کشتی تفریحی پر زرق و برق، راهی برای گریز از واقعیت بیابد. در لوکس ترین سوییت این کشتی، زنی مسن و بسیار مشهور به نام امیلی هارورث است. «لیدی ام» که ثروتی بسیار چشمگیر دارد، صاحب یک گردنبند زمرد بی نهایت ارزشمند است و می خواهد پس از مرگش، گردنبند به موزه تحویل داده شود. اما جسد لیدی ام سه روز بعد پیدا می شود—و گردنبند نیز گم شده است. سلیا به همراه دوستان جدیدش—ویلی و الویرا میهان—تصمیم می گیرد که گره از معمای قتل لیدی ام و گم شدن جواهر بگشاید؛ اما او نمی داند که با این کار، شاید جان خودش را در معرض خطر قرار داده باشد.
درباره مری هیگینز کلارک
درباره مری هیگینز کلارک
مری ترسا النور هیگینز کلارک کانهینی، زاده ی 24 دسامبر 1927، رمان نویس آمریکایی است.کلارک در همان سنین پایین نوشتن را شروع کرد و پس از چندین سال کار به عنوان منشی، یک سال را به عنوان مهمان دار هواپیما گذراند. او سپس ازدواج کرد و با نوشتن داستان های کوتاه، مخارج زندگی را تأمین می کرد.بعد از این که شوهرش در سال 1964 از دنیا رفت، کلارک به کار نوشتن متن برای رادیو مشغول شد تا این که به اصرار مدیر برنامه هایش، به نوشتن رمان روی آورد.رمان های پرتعلیق این نویسنده به موفقیت های زیادی دست یافت و تا سال 2007، هشتاد میلیون نسخه از آثارش تنها در ایالات متحده به فروش رفت. گفتنی است که کارول، دختر کلارک، نیز نویسنده است.
ویژگی های کتاب تنهای تنها
  • مری هیگینز کلارک از نویسندگان پرفروش نیویورک تایمز
نکوداشت های کتاب تنهای تنها

یک داستان معمایی هیجان انگیز در یک کشتی تفریحی لوکس اما مرگبار.

Barnes & Noble

مری هیگینز کلارک هیچ وقت در طول دوران حرفه ای بلندمدت خود به عنوان پرفروش ترین نویسنده ی رمان های پرتعلیق، در فرم بهتری نبوده است.

Amazon

یکی از آن کتاب هایی که نمی توانید کنار بگذارید.

Fresh Fiction
قسمت هایی از کتاب تنهای تنها

وقتی که کوئین شارلوت داشت در بندر ساوثهمپتن پهلو می گرفت، همه به جز ویلی ساعت هفت و نیم صبح در طبقه ی پایین بودند. سر میز لیدی ام، ایوان و برندا و پروفسور لانگورث به یکدیگر نگاه کردند. برندا به لانگورث گفت: «فکر می کردم کار شما باشه.» لانگورث هم نه گذاشت و نه برداشت و گفت: «گمون نکنم اونقدر قوی باشم که بتونم شما رو تو کمد جا کنم.»

متوجه شد که در حال نفس نفس زدن است. با خود فکر کرد که مشکلی برایم پیش نمی آمد اگر لیدی ام در خواب مرده بود. این برای آدم های پیر عادی است. اگر حق با آن ها باشد و او به قتل رسیده باشد، آیا این موضوع، نظرشان نسبت به من را تغییر خواهد داد؟

مقالات مرتبط با کتاب تنهای تنها
آشنایی با عناصر «داستان نوآر»
آشنایی با عناصر «داستان نوآر»
ادامه مقاله
داستان های معمایی و تریلر، قلمرو هیجان و تعلیق
داستان های معمایی و تریلر، قلمرو هیجان و تعلیق

این دسته از کتاب ها، ضربان قلب مخاطب را به بازی می گیرند و هیجان و احساس ورود به دنیایی جدید را برای او به ارمغان می آورند.

نظر کاربران در مورد "کتاب تنهای تنها"
1 نظر تا این لحظه ثبت شده است

عالی بود. لذت بردم

1401/12/25 | توسطمریم - کاربر سایت
1
|