این اثر به میزانی که یک تریلر جنایی است، تأملی درباره ی سالخوردگی و خاطرات نیز هست.
این اثر مانند جای زخم، با شما همراه می ماند.
نگاهی نو به یکی از کارآگاهان «هارد-بویلد» کلاسیک.
کمی پایین تر از پایگاه های اسپانیایی قدیمی و در چند مایلی شمال «اینسینادا» در «باخا» خانه ای دارم که آن را در سال 1986 از «لری دنیش» خریده ام. در آنجا، در نقش کارآگاهی پیر یا شاید فردی که تاریخ انقضایش گذشته، در کنار خدمتکار میانسالم، «ماریا»، و سگ ولگردی زندگی می کنم که از میان زباله ها نجاتش داده ام.
ما کنار دریا هستیم؛ جایی که نهنگ ها هرگز نمی خوابند. این پایگاه های اسپانیایی به مدت چند دهه، محل تبعید «لری» شده بودند. او هم روی صخره ها و در نزدیکی هتل قدیمی «لا فوندا»، یک ویلای اسپانیایی ساخت. بین کارکنان نیز شایع بود که نوشیدنی مارگاریتا را در خلال جشن های «ریتا هیورث»، در همین هتل درست کرده بودند.
در هر حال، اهمیتی ندارد که این خبر صحت داشته باشد یا نه، من سال ها «لا فوندا» را می شناختم که تنها هتل آن اطراف بود و در دهه ی پنجاه، وقتی که هنوز آن جا ناحیه ای زیبا بود و به انباری نامطلوب خیالات و سطل آشغالی از نقشه ها تبدیل نشده بود، در آن حوالی رانندگی می کردم؛ درست پیش از این که شرکت «سان کر» ساحل را با استراحتگاه های گلف پر کند.