به خانه ای می اندیشیدم که تو کدبانوی آنی - خانه ای که در آن مرا نیز در شمار کودکان می شمرند، اگرچه سی و چند سال از آن گذشته باشد و عشقی که به من می دهند اکسیری حیات بخش است از عشق دختری به پدر، زنی به شوهر، و مادری به پسرش! آیدای من ! تصور زندگی با تو در آن خانه، بر فراز آن تپه، آنقدر خیال انگیز و شیرین بود، آنقدر شوق انگیز بود، و من در این رویا : چنان فرو رفتم که اگر هم الان عمرم به آخر برسد باز هم خودم را مغبون نمی شمرم… آیدای من تا هنگامی که هنوز کلماتی دارم تا عشق خود را به تو ابراز کنم زنده ام…
زندگی را می طلبم. شور زندگی در من فریاد می کشد… آه اگر واقعا” کنار من بودی!… تو همزاد من هستی… به من بنویس تا یقین داشته باشم که تو هم مثل من در انتظار آن شب های سفیدی…
در انتظار تلگرافت اعصابم دارد له می شود، چون همه چیز بسته به جواب توست… تمام بچه های مهربان خوب و مهربان این جا دست به دست هم داده اند که ما را این جا ماندگار کنند و از همه بالاتر افتخار کنند که تو نازنین من، عروس تبریز خواهی شد، برای این که این ها خوب هستند و ما را دوست دارند آیدای احمد را و احمد آیدا.
نمی دانم. نمی دانم این «بدترین شب ها» را شروع کرده ام یا دارم شروع می کنم. اما، به هر تقدیر، این ساعات تاریک و بی امید، این روزهایی که دست کم، اگر هیچ موفقیت دیگری درش نبود، اینش بود که به امید دیدار تو شروع می شد و حتی اگر هم در آخرین ساعات شب با نومیدی کامل، مثل دفتری بر هم نهاده می شد، باز این امید که فردا بتوانم ببینمت زنده نگهم می داشت، می دانی؟ از فردا صبح، دیگر این امید را هم از دست خواهم داد.
در این مطلب به شکل خلاصه، با مسیر شکلگیری ادبیات مدرن ایران و چهره های تأثیرگذار در این حوزه بیشتر آشنا می شویم.
«شازده کوچولو»، این شاهکار ادبی پر از درس هایی است که کودکان را برای ورود به دنیای بزرگترها آماده می کند.
یکی از رمانتیکترین،شیرینترین و ماهترین کتابایی که ۵۰بار خوندمش،نابترین احساسات احمدآقای شاملو نسبت به همسرش دراین کتاب موج میزنه.خوشابحال آیدا خانم،این کتاب،نمایش رئال«عشق معجزه میکند»هست.
یه هفته پش از یه جای 105هزار خریدم الان دیدم شده 280
نامههای شاملو به ایدا در عین عاشقانه بودن یکجورایی هم درمورد زندگی شخصیش بود و خب منطقی هم هست. بنظرم حس و حال و عواطفِ عشق و دلتنگی و اشفتگی و شلوغی و حتی بدحالی شاملو توی نامهها قابلِ لمس بود و خوندنشون به هر حال خالی از لطف نبود. از نشرِ چشمه خوندم و خوب بود♡
کتاب قشنگی بود. یه عالمه نامهی عاشقانه. اما واقعاً به گفتهی یکی از دوستان وقتی داشتم میخوندمش حس کردم به زندگی یه نفر دیگه ای که الان دیگه دستش از دنیا کوتاست سرک کشیدم.
قیمت کتاب واقعا خیلی زیاد شده، ای کاش چاپهای قدیمیتر هم موجود بودن
واقعا برام سواله چرا باید اینقدر زود به زود باید قیمتش بره بالا !؟😑😑
یکی از مزیتهای خواندن نامههای شخصی افراد معروف، آشنا شدن بیشتر با شخصیت و افکار آنهاست. در این کتاب هم خواننده با شاملوی عاشق آشنا میشه. او در این نامهها به بیان احساسات خودش درباره آیدا میپردازه و خواننده با بخشی دیگر از تفکرات و عقاید شاملو درباره عشق آشنا میشه.
چرا اینقد گرون
اکثر نامهها در فاصلهی زمانی خرداد ۱۳۴۱ تا فروردین ۱۳۵۴ نوشته شده و البته بیشتر آنها به اولهای دههی چهل و آغاز آشنایی شاملو و آیدا مربوط میشود. از خلال این نامهها، شیدایی و شوریدگی شاملو پس از رویاروییاش با آیدا بهروشنی دریافته میشود.در این نوشتهها به نابسامانی وضع زندگی و سلامت شاملو و آیدا و نیز برخورد او با کسانی چون غلامحسین ساعدی و چندین سفر او به جاهای مختلف ازسر ناچاری، اشارههایی گذرا شده است. به خانه ای میاندیشم که در آن محبت، پاداش اعتماد است...
چقدر زیبا بیان کردید جملهی آخر رو
م.حسینی عزیز،به تحقیق نوشته شما بسان فرهیختگان است،بخصوص پایان نوشتار شما به زیبایی،روح نوازی میکند "به خانهای میاندیشم که در آن محبت،پاداش اعتماد است... معتمد و معشوق باشید...