1. خانه
  2. /
  3. کتاب آذر شهدخت پرویز و دیگران

کتاب آذر، شهدخت، پرویز و دیگران

2 ناشر این کتاب را منتشر کرده‌اند
3.1 از 1 رأی

کتاب آذر، شهدخت، پرویز و دیگران

Azar Shahdokht Parviz and others
انتشارات: نشر چشمه
٪15
58000
49300
3 از 1 رأی

کتاب آذر شهدخت پرویز و دیگران

Azar Shahdokht Parviz and others
انتشارات: نشر ثالث
ناموجود
18000
معرفی کتاب آذر شهدخت پرویز و دیگران
کتاب «آذر، شهدخت، پرویز و دیگران» نوشته ی «مرجان شیر محمدی» است. داستان کتاب درموردهمسر خانه دار یک بازیگر مشهور سینما است که در آخرین فیلم او با وی همبازی می شود و آنچنان مورد توجه منتقدان قرار می گیرد که منجر به حسادت او می شود. روابط صمیمانه آنها تیره شده، زن قهر می کند و به باغچه خانوادگی دماوند می رود. با بازگشت دخترشان به ایران روابط آنها دستخوش تحولاتی می شود. در قسمتی از کتاب می خوانیم: «شکمو بودن یعنی شور زندگی داشتن . شما اگر غذا برات مهم نیست ، افسردگی ای چیزی داری . خودتو به دکتر نشون بده !» کتاب حاضر را نشر «ثالث» منتشر کرده است.
درباره مرجان شیرمحمدی
درباره مرجان شیرمحمدی

مرجان شیرمحمدی بازیگر و نویسندهٔ ایرانی است. او همسر کارگردان ایرانی بهروز افخمی است.

بیست و دوم آذر ماه ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. ازدواج او با بهروز افخمی دومین ازدواج وی می‌باشد و از ازدواج اول خود پسری به نام ماکان دارد. از ازدواج خود با بهروز افخمی پسری به نام آهیل دارد که متولد کشور کانادا است. از ۱۳۶۵ تا ۱۳۷۱ زیر نظر آیدین آغداشلو نقاشی را فرا گرفت. در ۱۳۷۴ وارد کارگاه آزاد بازیگری شد و سپس به مدرسهٔ تئاتر سمندریان رفت. در ۱۳۷۵ وارد عرصهٔ بازیگری شد. از وی دو رمان و دو مجموعه داستان به چاپ رسیده‌است. وی برای اولین کتاب خود برنده جایزه کتاب سال بنیاد گلشیری شد. تا کنون دو فیلم بلند سینمایی از داستان‌های او ساخته شده‌است. دیشب باباتو دیدم آیدا به کارگردانی رسول صدرعاملی از داستان «بابای نورا» و آذر، شهدخت، پرویز و دیگران از داستانی به همین نام به کارگردانی بهروز افخمی.
قسمت هایی از کتاب آذر شهدخت پرویز و دیگران

روز شانزدهم دی برف سنگینی تهران را سفیدپوش کرد. پرویز دیوان بیگی مثل همیشه می خواست به محل فیلمبرداری برود. او بازیگر مشهور تئاتر و سینما بود. سال ها پیش وقتی جوانی بیست ساله بود به عشق بازیگر شدن از شهرش به تهران آمده بود و بازیگری را از تئاتر شروع کرده بود و بعدها به سینما رفته بود و حالا چهل و اندی سال از آن روزها م گذشت و او شده بود یکی از پیشکسوتان بازیگری. مردم او را در کوچه و خیابان می شناختند و همه جا تحویلش می گرفتند. وقتی شهرداری شهر تهران سینمایی می ‍ساخت یا در شهر خودش فرهنگسرایی ساخته می شد یا سالن تئاتری یا هر مرکز فرهنگی و هنری، پرویز دیوان بیگی را به عنوان اولین و مهم ترین مهمان، برای مراسم افتتاحیه دعوت می کردند. درباره ی او کتاب نوشته بودند و مجسمه اش را در یکی از سالن های فرهنگی تهران نصب کرده بودند. مجسمه با پرویز دیوان بیگی مو نمی زد

نظر کاربران در مورد "کتاب آذر شهدخت پرویز و دیگران"
2 نظر تا این لحظه ثبت شده است

کتابی که نباید بخوانیم

1402/07/06 | توسطحبیب مصباح
0
|
پاسخ ها

چرا؟ دلیلتون چیه؟

1403/09/12|توسطجواد - کاربر سایت
0

فیلمش قشنگ بود

1401/10/04 | توسطمهسا - کاربر سایت
1
|