فریب می تواند شکل های مختلفی به خودش بگیرد، اما هر عمل فریب دهنده ای دروغ نیست. حتی اخلاقی ترین آدمها هم بعضا تلاش می کنند ظاهر را از واقعیت جدا نگه دارند. زنی که آرایش می کند می خواهد با این آرایش جوان تریا زیباتر از آنی که هست به نظر بیاید. اما صداقت ایجاب نمی کند که مرتبا اعلام کند «می بینم که به چهره ام نگاه می کنید: لطفا آگاه باشید که من صبح که از خواب بلند می شوم چهره ام این شکلی نیست...) ، شخصی که عجله دارد ممکن است تظاهر کند که متوجه آشنایی که در خیابان از کنارش می گذشته نشده است. میزبانی مودب معمولا به روی مهمانش نمی آورد که حرف بسیار احمقانه ای زده است.
مقصود ما از گفتن این دروغ ها هرچه باشد، دروغ ها را میتوان به دو دسته دروغ های بزرگ و دروغ های کوچک و ظریف تقسیم کرد. برخی از دروغ ها حقه های ساخته و پرداخته اند یا جعل مدرک. برخی دیگر از دروغ ها صرفا چرب زبانی یا سکوت های حساب شده اند. اما هر دروغی زاده باور داشتن به چیزی و عامدانه القای چیزی دیگر به طرف
مقابل است.
فرصت برای فریب دادن دیگران همیشه وجود دارد و همیشه هم وسوسه انگیز است، و هریک از این فرصت ها ما را به الغزنده ترین وادی اخلاقی پرتاب می کند که از سر آن می گذریم. شمار اندکی از ما قاتل یا دزد هستیم، اما همه مان دروغ می گوییم. و بسیاری از ما قادر نیستیم همین امشب دل آسوده به رختخواب برویم بی آنکه در طول روز چندین و چند دروغ گفته باشیم.