در ظهر روزی سرد از روزهای آبانماه، در شهر تهران که از هر گوشهی آن بوی بنزین و آسفالت سوخته میآید، کاسبان و فروشندگان محله در بازار کرکرههای دکانهای خود را بالا داده و مشغول به کار میشوند. از میان کوچهها و خیابانهای بازار، امروز تکیه دولت جمعیت زیادی را در خود جای داده است. کوچهای بنبست در بازار قدیمی تهران که در روزگاری نه چندان دور، محل برگزاری باشکوهترین نمایشها و مراسمهای تعزیه و دیگر اشکال جشن و عزا بوده، امروز تبدیل به محلی سرنوشتساز برای یازده نفر از اقشار مختلف جامعهشده است. افرادی که هرکدام به شکلی سعادت و رهایی خود را در میان سنگفرشها و دیوارهای آجری این کوچه میجویند. «رستگاری در تکیه دولت» اثر امیرحسین شریبانی، دومین رمان بلند این نویسنده ایرانی است. داستان این کتاب، روایتی متقاطع و پرهیجان از سرگذشت یازده شخصیت متفاوت است که از قضا، امروز گذر همه آنها به کوچهی تکیه دولت افتاده است. آتشنشانی که ترس از شعله دارد، عطرفروشی که چند ماه است حس بویاییاش را بر اثر شوکی روحی از داده است، مردی که فکر میکند حافظهی بازار است و باید تمام اتفاقات و ماجراهای آن را ثبت کند، دختری باستانشناس که بهدنبال کشفی بزرگ در مسجد قدیمی بازار است، پلیسی که زمان وضعحمل همسرش تا ساعاتی دیگر فرا میرسد اما مأموریت دارد که با لباسشخصی در کوچهها گشت زده و وضعیت بازار زیر نظر داشته باشد و شخصیتهای دیگر که وجه مشترکشان در جستوجوی رستگاری شخصی خود در میان این فضای پر التهاب و دمکرده از بوی بنزین و خون است، در کوچهای که روزی عروس تهران بوده است.
مطالعه این اثر بهدلیل داستان جذاب و درگیرکنندهای که دارد و همچنین نثر روان و گیرای نویسندهاش، بسیار لذتبخش بوده و تجربهای فراموش ناشدنی را برای خوانندگان رقم میزند.
کتاب رستگاری در تکیه دولت