رمان «فرزندان من» بخشی از تاریخ کشور روسیه را در پس یک درام غمانگیز روایت میکند که شاید کمتر موردتوجه علاقهمندان به ادبیات روسیه قرار گرفته باشد. نویسندهی این اثر خانم «گوزل یاخیا» که پیشازاین با رمان موفق «زلیخا» به مخاطبان ادبیات و مخصوصا ادبیات روسیه معرفی شده بود، در این رمان نیز مخاطبان خود را با گوشهای جدید از تاریخ روبهرو میکند.
جنگ جهانی دوم در نهایت با رویارویی روسیه و آلمان نازی به پایان رسید. پس از این شاید رابطهی این دو کشور در ذهن مردم کشورهای دیگر رابطهای تیرهوتار در نظر گرفته شود. «گوزیل یاخیا» اما در این اثربخشی از تاریخ روسیه را موردنظر قرار داده که رابطه با المان نهتنها خصمانه نیست؛ بلکه کاملا دوستانه است. رمان «فرزندان من» در مورد در مورد آلمانیتبارهایی است که با دعوت کاترین کبیر به روسیه مهاجرت کردند و برای کشتوزرع در برخی زمینهای بیاستفاده روسیه ساکن شدند. نتیجهی این اقدام بسیار درخشان بود، آلمانیها شهرکهای کشاورزی ایجاد کردند که بسیار موفق و کارآمد بود و کمکی زیادی به صنعت کشاورزی روسیه کرد. کاترین کبیر در سخنرانیهای خود این مهاجرین آلمانی را با عنوان «فرزندان من» میخواند که نام کتاب هم برگرفته از همین اصطلاح است. در این اثر روایتی از زندگی یک خانواده و در پس آن معلم آلمانیتبار یاکوب باخ روایت میشود که در حاشیهی رود ولگا ساکن است و به تدریس و نوشتن مشغول است. زندگی روتین یاکوب با نامهای در هم میریزد که در آن خواسته شده تا به دختری به نام کلارا زبان آلمانی آموزش دهد.
تاریخ روسیه عاقبت این مهاجرین المانی را پس از دو دهه زندگی موفق در روسیه، با تبعید و سختی ثبت کرده است. سیاستهای دو کشور روسیه و آلمان در برههای از تاریخ به جنگ میانجامد و این حادثه باعث تبعید این انسانهای شریف به سیبری و قزاقستان میشود.
رمان «فرزندان من» زاویهای جدید از تعامل مردم دو کشور المان و روسیه را روایت میکند که شاید برای مردم کشورهای دیگر تازگی داشته باشد و جالبتوجه باشد.
کتاب فرزندان من