شاید شما از دوران مدرسه اول شخص ( من ) ، دوم شخص (تو یا شما ) ، و سوم شخص (او) را در دستور زبان به یاد داشته باشید. اما قضیه شخص ها در دستور زبان تازه فقط شروع بحث زاویه دید در داستان است. در زاویه دید این / من / شما او شخصی است که ارزش ها ، احساسات ، افکار و نگرش های منحصر به فردی در ادراک جهان و نوع گفتن داستان دارد.نویسنده می تواند با تعیین زاویه دید شخصیت داستانی اش و اینکه این زاویه دید چه تاثیری در روایت طرح داستان می گذارد ، داستانی خاص و نثری جاندار خلق کند.
این تکنیک که با نام «آینه داری» نیز شناخته می شود، در صورت استفاده ی درست و مناسب، روشی عالی برای خلق تعلیق و تنش دراماتیک در مخاطبین است.
«زاویه ی دید»، داستان ها را به آثاری جدید تبدیل می کند و نشان می دهد ما به جای نیاز داشتن به مجموعه ای جدید از رویدادها، فقط به شیوه ای جدید برای نگاه کردن به آن ها نیاز داریم.
نوشتن یک داستان، مانند ساختن یک خانه است: ممکن است تمام ابزار و ایده های مورد نیاز را در اختیار داشته باشید، اما اگر پِی و و بنیان اثر محکم نباشد، حتی زیباترین سازه ها نیز دوامی نخواهند داشت.
کاراکترهایی پیچیده که وجهی تاریک در وجود آن ها به چشم می خورد
در این مطلب به چهار نوع اصلی در سبک های نگارش می پردازیم و همچنین، شیوه ی استفاده از آن ها را مرور می کنیم.
وقتی در حال نوشتن یک داستان هستید، باید تصمیم بگیرید که راوی قصه چه کسی است و داستان را برای چه کسانی تعریف می کند
هدف اصلی برای اغلب داستان سرایان این است که کاری کنند مخاطبین، داستان آن ها را کامل بخوانند