کتاب چهار نمایشنامه

Four plays
دشمن مردم،ستون های جامعه،مرغابی وحشی،یان گابری یل بورکمن
کد کتاب : 14365
مترجم :
شابک : 978-6003760721
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 558
سال انتشار شمسی : 1402
سال انتشار میلادی : 1880
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 5
زودترین زمان ارسال : 11 اردیبهشت

معرفی کتاب چهار نمایشنامه اثر هنریک ایبسن

هنریک یوهان ایبسن شاعر، نمایش نامه نویس و درام نویس نروژی بود. او را یکی از ستون های اصلی ادبیات مدرن نروژ می دانند که تأثیر شگرفی بر نویسندگان بعد از خود گذاشته است. او یکی از بزرگ ترین استادان هنر تئاتر در تمامی اعصار، هم سنگ سوفوکل و شکسپیر شمرده شده است.
در این کتاب چهار نمایشنامه از مهم ترین و ارزشمندترین آثار این نویسنده ی زبر دست گرد آوری شده است که ارتباط مفهومی با یکدیگر دارند: دشمن مردم، ستون های جامعه، مرغابی وحشی و یان گابریل بورکمن.
در نمایشنامه ی دشمن مردم دکتر استوکمان تلاش می کند رسوایی آلودگی آب در شهر زادگاه خود را که قصد دارد خود را به عنوان آبگرم معرفی کند ، برملا کند. وقتی برادرش ، شهردار ، برای سرکوب داستان ، با سیاستمداران محلی و روزنامه توطئه می کند ، همه چیز پیجیده تر می شود و استوکمان تمام سعیش را می کند تا از حقیقت دفاع کند.
در نمایشنامه ی ستون های جامعه ارستن برنیک، تاجری برجسته و شناخته شده در شهری ساحلی و کوچک در نروژ است و در حوزه ی حمل بار با کشتی و کشتی سازی در یک شرکت خانوداگی قدیمی فعالیت می کند. او اکنون در حال طرح ریزی برای بلندپروازانه ترین پروژه ی خود تا به حال است: حمایت از ساخت راه آهنی که شهر ساحلی را به خط راه آهن اصلی متصل می کند.. اما ناگهان گذشته، با رسیدن دو نفر به سراغ کارستن می آید: لونا هسل، زنی که کارستن برنیک رهایش کرد و یوهان تونسن که پانزده سال پیش با بی آبرویی از شهر رفت. نمایشنامه ی مرغابی وحشی نیز اولین شاهکار مدرن در ژانر تراژیکدی محسوب می شود. جان گابریل بورکمن، رئیس بانک، ۱۵ سال پیش دست به اختلاس زده و به زندان رفته است. عشق به قدرت باعث شده بود که او حتی از دلبستگی عمیق خود به الا بگذرد و برای به دست آوردن پست ریاست بانک به او پشت کند. حالا او سال هاست که خانه نشین شده اما هنوز در رویای بازگشت به روزهای خوب گذشته به سر می برد.

کتاب چهار نمایشنامه

هنریک ایبسن
هنریک یوهان ایبسن، زاده ی 20 مارس 1828 در شین و درگذشته ی 23 می 1906، شاعر، نمایشنامه نویس و درام نویس نروژی بود.ایبسن در نوجوانی پس از ورشکستگی پدرش برای نخستین بار، طعم فقر و تنگدستی را چشید و از این دوران به بعد، آن قدر به او سخت گذشت که تا آخر عمر، همواره از فقر و درماندگی همچون کابوسی دردناک می ترسید.بعد از تولد او، اوضاع خانواده تغییر کرد. مادرش برای تسکین پیدا کردن روحش، به مذهب روی آورد و پدرش هم دچار افسردگی شد. با وقوع انقلاب 1848 در شمال اروپا، ایبسن به سرودن اشعار آزادی خواهانه پر...
قسمت هایی از کتاب چهار نمایشنامه (لذت متن)
اتاقی بزرگ، رو به باغ، در خانه ی کارستن برنیک. در دیوار سمت چپ، جلوی صحنه، در دفتر برنیک. کمی عقب تر، یک در دیگر مثل همان در. وسط دیوار راست، یک در بزرگ تر، که در اصلی خانه است. دیوار مقابل تقریبا سرتاسر پنجره است. وسط این پنجره دری ست که به ایوان باز می شود. انتهای ایوان، پلکان عریض سایه بان داری ست. پایین پلکان، قسمتی از باغ، و در انتهای باغ، یک نرده با یک در کوچک پیدا ست. آن سوی نرده، و در امتداد آن، خیابانی ست با یک ردیف خانه های کوچک چوبی، همه به رنگ روشن. تابستان است و هوا صاف و آفتابی. گهگاه رفت و آمد آدم ها در خیابان به چشم می خورد که می ایستند و چند کلمه یی رد و بدل می کنند، یا می آیند و از فروشگاه کوچک نبش خیابان خرید می کنند.

کراپ شما، قربان، سرپرست کارگرهای این کارخانه اید. جامعه ی شما یعنی این شرکت و این کارفرما. وظیفه تان هم این است که سنگ منافع این جامعه را به سینه بزنید. روشن شد؟ چرخ زندگی ما را این شرکت می چرخاند. نان ما را این شرکت سر سفره مان می گذارد. آقا هم همین را می خواستند بگویند. دیگر خود دانی. آونه فکر نمی کنم خود آقا این جوری می گفتند. نه، قربان. این کراپ حرف ها از جای دیگری آب می خورد. تمام این فتنه ها زیر سر این امریکایی های مرده شور برده است، با آن کشتی قراضه شان! آقایان توقع دارند ما عینا از روی نسخه ی خودشان عمل کنیم. هر جور توی خراب شده ی خودشان عمل می کنند ما هم همان جور عمل کنیم. آونه من وقت جرّ و بحث ندارم، آونه. آقا از من خواسته بودند این ها را به تو بگویم که گفتم، دیگر خود دانی. پس برگرد برو سر کارات. فکر کنم آنجا بیشتر به درد می خوری. خود من هم تا چند دقیقه ی دیگر می آیم . . . خانم ها می بخشید . . . ( ادای احترام می کند و از در ایوان و در باغ بیرون می رود. )