نگاه انتقادی ایبسن به انسان ها و روابط شان مبارزه با تمامی سنت های متحجر اخلاقی و اجتماعی حاکم بر جامعه و انسان های نخ نما شده جامعه، بیشترین تاثیر را بر تئاتر ایران داشت. به طوری که بخشی از بدنه تئاتر اجتماعی ایران شکل گرفت و رگه هایی از جامعه خشن، لخت و عریان، تمام زشتی هایش هویدا شد، که مسلمن خشم بسیاری را برانگیخت. خاطره با مزه ای از دوست خوبم سهیل پارسا که اکنون در کانادا کارگردان برجسته ای است، تا حدودی خشم این چماق به دستان بی سواد آن روزگار را نشان می دهد. سال 1355 سهیل تعریف کرد: دو سال بود که می خواستیم یکی از آثار غلامحسین ساعدی را در سنندج به صحنه ببریم. هربار می گفتند هیچ کاری از ساعدی اجازه اجرا ندارد. سال سوم ما همان نمایش نامه را که دو سال ردش کرده بودند، پیشنهاد کردیم، تنها با این فرق که به جای اسم نویسنده، غلامحسین ساعدی، نوشتیم گوهر مراد، که اسم مستعارش بود، و مجوز اجرا گرفتیم!
نمایشنامه های انتخاب شده در این مطلب، بهترین ها برای ورود به این دنیا هستند
در اوایل قرن بیستم و در اغلب کشورهای اروپایی، تمایزی میان نمایش های ساده و خیابانی با آثار جدی تر به وجود آمد.