دوستی های ادبی، روابطی جالب توجه و تأثیرگذار هستند.
آثاری که شروع کننده ی مسیرهای حرفه ایِ درخشانی بودند و در برخی موارد، یک شَبه خالق خود را به شهرت رسانده اند.
در این مطلب به تعدادی از برجسته ترین نویسندگان بریتانیایی می پردازیم که آثارشان، جایگاهی ماندگار را در هنر ادبیات برای آن ها به ارمغان آورده است.
دیکنز معتقد بود داستان ها و به طور کلی ادبیات می توانند مشکلات دنیا را حل کنند.
دوستان اگه زبان متوسطی دارید نسخه انگلیسی رو بخونید . باج به این انتشارات و مترجمان بیسواد و بی مسئولیت ندید
دو تا ایراد بزرگ دارد: 1. ایراد صرفی 2. ایراد نحوی! انتخاب واژهها بسیار ضعیف است. عنوان فصل اول "عازم شدن" است، آیا عزیمت یا رهسپار شدن زیباتر نیست؟ به جای "اعلیحضرت ملکه"، علیاحضرت بهتر نیست؟ به جای "بانوی مکرمه" آیا بانو یا... مناسبتر نیست؟ آیا "با علاقهای آمیخته به ترس" نباید «آمیخته با ترس» باشد؟ "او بعد از نیم ساعت وقت، بیش از نیم جین حرف را یاد گرفت؟" نیم ساعت وقت یعنی چی؟ یعنی با گوگل ترنسلیت ترجمه شده! کلمه "وقت" این وسط چی میگه؟ بیش از نیم جین حرف را یاد گرفت؟ مگر واحد حرف جین است؟ بر فرض که در زبان انگلیسی اینطور است، پس تبدیل واحد برای چیست؟ گرته برداری فاحشتر از این داریم؟ تاسف و باز هم تاسف. اگر این ترجمه است، پس کارهای مرحوم محمد قاضی و ابوالحسن نجفی و خرمشاهی و... چیست؟
متاسفانه ایراد بزرگ نشر پارسه عدم ویراستاری درست کتابهاست. تقریبا تمامی کتاب هایی که ازشون تهیه کردم مخصوصا کتابهای آقای آتش برآب همینطوری هست. ایرادات ویرایشی و نگارشی و ... زیادن. البته در این مورد خود مترجم هم خیلی ضعیف عمل کردن.
مشکل همینه دیگه! بالاخره باید نظارتی باشه. مخاطب وقتی چنین هزینهای رو میده برای تهیه یک کتاب، اینقدری حق داره که یک کتاب ویراسته و پیراسته بخونه. ناشر میتونه اندکی از سود سرشارش رو ندید بگیره و کار رو قبل از چاپ به ویراستار خبره بسپاره.
متأسفانه خود ناشر اسم انتشارات رو گذاشته «بنگاه» ترجمه پارسه . تفکرات بنگاهی دارن ، گرون فروشترین انتشارت همین پارسه هست اکثر کتابهاش هم ترجمه و ویراست خوبی ندارن
ترجمهای بسیار بد ضعیف! مترجم اصلا نتونسته جملات رو در بیاره. واژهگزینی افتضاح! برای همسر چارلز دیکنز (کاترین) نوشته "بانو مکرمه" مگه حاجیه خانومه؟! جملات طولانی بدون علائم نگارشی درست. اصلا قابل فهم نیست. تا بیای فعل جمله رو پیدا کنی و بفهمی، فاعل یا مفعول از دستت رفته. حیف این اثر سترگ که بعد از ۱۷۰ سال برای بار اول اینطوری ترجمه شد.