لذت بخش.
داستان طنزآمیز و عاشقانه ی دوست داشتنی میرالس.
با جذابیتی بدیع.
هزاران شمع را می توان تنها با یک شمع روشن کرد، و زندگی آن شمع به خاطر این کار، کوتاه تر نخواهد شد. تقسیم کردن شادی، هیچ وقت چیزی از آن کم نمی کند.
سگ ها ارباب دارند و گربه ها، خدمتگزار.
اون نمی خواد با هیچ کدوم از شما باشه. اگر نامزدش رو دوست داشت، با تو درگیر این مسائل نمی شد و اگر تو رو دوست داشت، بلافاصله نامزدش رو ترک می کرد.
شخصیت اصلی این داستان ساموئل نام دارد. ساموئل یک زبانشناس و مدرس دانشگاه است که در تنهایی و انزوا زندگی میکند. او روز سال نو و به هنگام بیداری از خواب دچار افکار همیشگی خود شده و جهان را چیزی جز افعال مجهول و لحظههای یکنواخت (که اشارهای به زبانشناس بودن او دارد) نمیبیند. تا اینکه یک مهمان سرزده به خانهی او در بارسلون وارد شده و از رفتن سرباز میزند: گربهای پشمالو به نام میشیما. گربه ساموئل را از آسودگی و یکنواختی کتابهای موردعلاقهاش، فیلمهای خارجی و موسیقی کلاسیک دور کرده و درگیر افراد و ملاقاتهایی میکند که ساموئل هرگز انتظارشان را نداشته است. اتفاقاتی که جهانبینی ساموئل را با چالشهایی مواجه میسازند. نویسندهی اسپانیایی در کتاب «عشق با حروف کوچک» روح تنهایی و یک گربهی مهمان را در هم میآمیزد و زمانی جذاب و نشاطآور خلق میکند تا نشان دهد چگونه محرکهای کوچکی مثل یک گربهی ولگرد میتوانند ما را دربارهی اهمیت اتفاقهای کوچک در زندگی آگاه کنند.
یکی نیست جلوی اینو بگیره اینقدر کپی نکنه
آی کاکو اینقد کاپی نکن. این کارت اصلا درست نیست. از خودت بنویس. نظر خودت رو بنویس. اگر خودت حرفی برای گفتن نداری نظر بقیه رو کاپی نکن اینجا نذار. مردم خودشون بلدند برن جای دیگه راجع کتاب تحقیق کنند شما لازم نیست زحمت بکشی. یه وقت خسته میشی. مرسی که از این پس توجه میکنی.
امیدوارم آثار دیگهٔ این نویسنده هم ترجمه بشن.
یک داستان عاشقانه که خیلی آروم و لطیف پیش میره..
فضا خیلی به کتابهای موراکامی شبیه بود: شخصیت تنها, گربه,موسیقی کلاسیک, اتفاقهای عجیب و حتی پایان بندی کتاب. ولی تم کلی کتاب بسیار شیرینتر از آثار موراکامی بود.
به نظر من این کتاب با تمام توصیفات مثبتی که ازش شده، انچناندکتاب قوی و جذابی نیست. نویسنده نتونسته چیزی که تو ذهنش بوده رو درست بیان کنه و فقط یک سری جملهها رو چسبونده و حتی شعارها و. جملههای کلیشه ای قشنگ هم نداره