1. خانه
  2. /
  3. کتاب ما ایوب نبودیم

کتاب ما ایوب نبودیم

نویسنده: فاطمه ستوده
3.8 از 1 رأی

کتاب ما ایوب نبودیم

سیزده مواجهه با مراقبت از دیگری
We were not Ayob
انتشارات: اطراف
٪5
217000
206150
معرفی کتاب ما ایوب نبودیم
«در جهان‌بینی مامان و آدم‌هایی شبیه او مراقبت هم مرحله‌ای از زندگی بود. مرحله‌ای کاملا طبیعی مثل مدرسه رفتن، ازدواج کردن و بچه‌دار شدن. برای هر کسی در روند زندگی پیش می‌آمد که عزیزی را در بستر بیماری ببیند و آن وقت فرصتی برای خدمت یا مراقبت فرا می‌رسید. این‌جور وقت‌ها کسی فکر نمی‌کرد “پس زندگی من چی؟” موقعیت کاری و شغلی و خانوادگی می‌رفت در اولویت‌های بعدی و جهانْ دوروبر یک تخت معنا پیدا می‌کرد.»
زهره ترابی، برشی از روایت سربازهایی با مدت خدمت نامحدود

«همهٔ ما رفته بودیم مراقب‌ زلزله‌زده‌ها باشیم اما واقعیت این بود که ما بعد از مرگ سهراب می‌رسیدیم. مایی که گاهی دل‌مان برای آن بازماندهٔ مغموم می‌سوخت، گاهی چشم‌مان از تصور رنج‌های مشابه و تعمیم‌شان به تمام شهر خیس می‌شد، گاهی خیال می‌کردیم باید تاوان زنده ماندن‌مان را بدهیم و مراقب آن‌هایی باشیم که آنچه بر سر ما نیامده بود را تحمل می‌کردند.»
زهرا صنعتگران، برشی از روایت پس از مرگ سهراب می‌رسیدیم

در متون فارسی قدیمی، مراقبت و مراقبه مفهوم مشابهی دارند و بخش مهمی از سیر و سلوک عرفانی به شمار می‌روند. عطار نیشابوری در تذکرة‌الاولیا می‌نویسد «مراقبت علم دل است در قرب حق‌تعالی.» مراقبه در معنای عرفانی‌اش قرن‌ها پیشینه دارد. از آن‌سو خود کلمۀ مراقبه هم ریشه‌ای عربی دارد و از «رقبه» آمده، یعنی گردن کشیدن و سرک کشیدن و نظارت و مواظبت از چیزی. زبان‌شناسان ریشه‌های لاتین مراقبت یا Care را هم بررسی کرده‌اند، سر نخ را گرفته‌اند و به افسانۀ کورا رسیده‌اند: روزی الاهه‌ای به اسم کورا از کنار برکه‌ای می‌گذشت و چشمش به مشتی گل خورد. کمی از آن را برداشت و شکلش داد و به فکر افتاد که کاش گلش جان می‌گرفت. ژوپیتر از راه رسید. کورا به او گفت به گلم روح بده و نام من را روی آن بگذار. ژوپیتر نپذیرفت نام کورا روی گل باشد. دعوا بالا گرفت و سروکلۀ تلوس یا همان مادر زمین پیدا شد. تلوس بدون رودربایستی گفت «اسم من را روی گل بگذارید چون گل بخشی از تن من است.» هیچ‌کدام‌شان نمی‌دانستند چه‌ کنند. ساتورن برای داوری جلو ‌آمد و حکم عجیبی داد. در حکم ساتورن آمده بود که هنگام مرگ گل، چون ژوپیتر به گل روح داده، خودش می‌تواند روح گل را هم از او بگیرد و تلوس چون به گل جسم بخشیده، می‌تواند جسمش را بازستاند. پس کورا چه سرنوشتی پیدا می‌کرد؟ ساتورن گفت تا وقتی گل زنده است، کورا صاحب اوست. فلاسفۀ دنیای غرب از این داستان تلمیحی نتیجه می‌گیرند که کورا انسان را بین دو نیستی، یعنی بین تولد و مرگ، شکل داده است. این فیلسوفان معتقدند از یونان باستان تا همین امروز کورا دو معنی داشته است: دل‌مشغول موضوعی بودن و موضوع دل‌مشغولی بودن. کتاب ما ایوب نبودیم حول همین دو معنا می‌گردد. فاطمه ستوده در این کتاب از سیزده نفر خواسته تا روایت خود از مراقبت را بگویند؛ انسان‌هایی معمولی که ناگهان و ناخواسته در موقعیتی پیچیده و بغرنج قرار گرفتند و دلمشغول نگهداری و مراقبت شدند.
درباره فاطمه ستوده
درباره فاطمه ستوده
فاطمه ستوده نویسنده ایرانی متولد سال 1362 می باشد.
اولین نفری باشید که نظر خود را درباره "کتاب ما ایوب نبودیم" ثبت می‌کند