1. خانه
  2. /
  3. کتاب زندگی و مرگ شهردار کاستربریج

کتاب زندگی و مرگ شهردار کاستربریج

نویسنده: تامس هاردی
2 ناشر این کتاب را منتشر کرده‌اند
4.25 از 4 رأی

کتاب زندگی و مرگ شهردار کاستربریج

The mayor of Casterbridge
٪10
600000
540000
پیشنهاد ویژه
5 از 1 رأی

کتاب شهردار کاستربریج

The mayor of Casterbridge
٪30
60000
42000
معرفی کتاب زندگی و مرگ شهردار کاستربریج

کتاب " زندگی و مرگ شهردار کاستربریج" رمانی به نوشته "تامس هاردی"،شاعر و نویسنده انگلیسی است.هاردی یکی از مولفان مکتب ناتورالیسم شناخته میشود و رمان " زندگی و مرگ شهردار کاستربریج" اولین بار در سال 1886 منتشر شد.

رمان در مورد مردی است به نام "هنچارد"،که بدلیل مستی بیش از حد،همسرش سوزان و دخترش الیزابت را به ملوانی که نیوسان نام دارد،میفروشد.فردای آن روز وقتی که هشیاریش را بدست می آورد،متوجه میشود همسر و دخترش را از دست داده است و هیچ راهی برای برگرداندن آنها وجود ندارد.او سوگند میخورد که تا پایان عمر به مشروبات الکی لب نزند و زندگی تازه ای برای خود آغاز کند.

سال ها بعد،هنچارد شهردار شهر کاستربریج میشود و زندگی مرفهی برای خود دست و پا میکند.اما در پشت موفقیت وی همیشه اسرار شرم آور گذشته خود و شخصیت منفورش پنهان است.

در کتاب "زندگی و مرگ شهردار کاستربریج"، پیش از شروع متن رمان، پیشگفتار نورمن پیج و مقدمه نورمن پیج در ۷ بخش آمده که صفحه اول تا ۳۰ کتاب را در بر می گیرد. پس از آن ها هم «گاه شمار مختصر زندگی و کار تامس هاردی»، «دیباچه نویسنده» و سپس متن رمان «زندگی و مرگ شهردار کاستربریج» چاپ شده است.

درباره تامس هاردی
درباره تامس هاردی
توماس هاردی، زاده ی 2 ژوئن ۱۸۴۰ و درگذشته ی 11 ژانویه ی ۱۹۲۸، رمان نویس و شاعر جنبش طبیعت گرایی اهل انگلستان بود. آثار او معمولا در جنبش طبیعتگرایی طبقه بندی می شوند، اما در چندین شعر او رگه هایی از ادبیات عصر روشنگری و رمانتیسیسم دیده می شود.توماس هاردی در حوالی دورچستر انگلستان به دنیا آمد. پدرش سنگ تراش و مادرش زنی با مطالعه بود. توماس تا سن هشت سالگی یعنی زمانی که برای اولین بار به مدرسه رفت، نزد مادرش درس می خواند. پس از آن چند سالی در یک مدرسه ی محلی، لاتین آموخت. از آن جا که موقعیت اجتماعی خانواده ی هاردی به گونه ای نبود که ملزم به تحصیل در دانشگاه باشد، تحصیلات رسمی او در سن شانزده سالگی پایان یافت. پس از آن او نزد یک معمار محلی کارآموزی را آغاز کرد. توماس هاردی تا سال ۱۸۶۲ به عنوان یک معمار آموزش دید و پس از آن به لندن رفت و در کالج کینگ ثبت نام کرد. او موفق به دریافت جایزه ای از انستیتو سلطنتی معماران بریتانیا و انجمن معماری شد. توماس هاردی هیچگاه لندن را خانه خود ندانست. او در لندن به اختلاف طبقاتی و جایگاه اجتماعی اش واقف بود. پنج سال بعد هاردی در حالی که نگران سلامتش بود به دورست بازگشت و تصمیم گرفت زندگی اش را وقف نوشتن کند.هاردی سال ۱۸۷۰ با همسر آینده اش «اما لاوینیا گیفورد» آشنا و به دام عشق او گرفتار شد. توماس و اما سال ۱۸۷۴ ازدواج کردند. مرگ اما در سال ۱۹۱۲ تاثیر عمیقی بر توماس هاردی گذاشت. پس از مرگ اما، توماس به کورنوال سفر کرد تا خاطرات پیشینش با همسر درگذشته اش را تجدید کند، اشعاری که هاردی در سال های ۱۹۱۲ و ۱۹۱۳ سرود، متاثر از مرگ اماست. پس از آن در سال ۱۹۱۴ با فلورانس امیلی داگدل که ۳۹ سال از او جوان تر بود، ازدواج کرد. در آن زمان او همچنان درگیر مرگ همسر نخستش بود و سعی می کرد با سرودن شعر بر این غم فایق آید.هاردی دسامبر سال ۱۹۲۷ به ذات الجنب (آب آوردن ریه) مبتلا شد و در ژانویه ی سال ۱۹۲۸ درگذشت. در گواهی فوت، علت مرگ ایست قلبی و کهولت سن ذکر شد. تدفین توماس هاردی بحث برانگیز بود؛ وصی او مایل بود پیکر هاردی در قطعه ی شاعران دفن شود ولی خواسته ی قلبی هاردی این بود که در کنار همسر نخست محبوبش بیارامد. در نهایت قلبش در کنار مزار همسرش در استینسفورد و خاکسترش در قطعه ی شاعران کلیسای وست مینیستر دفن شد. کمی بعد از مرگ هاردی، وصی اموال او نامه ها و دفترچه یادداشتش را سوزاند. تنها ۱۲ قطعه باقی ماند که یکی از آن ها شامل بریده روزنامه های سال های دهه ی ۱۸۲۰ میلادی است. تحقیقات بعدی نشان داد که هاردی چطور از این داستان ها در آثارش استفاده می کرده است.
قسمت هایی از کتاب زندگی و مرگ شهردار کاستربریج

به واقع، لوستا در همان لحظه ای که می خواست از پشت پرده بیرون بجهد این احتمال به ذهنش خطور کرده بود که شاید مهمانش کسی دیگر باشد؛ اما برای پس کشیدن دیگر دیر شده بود... جوانی بود چندین سال جوان تر از شهردار کاستربریج؛ زیبا، باطراوت، و اندکی جذاب. زنگال پارچه ای آبرومندانه ای با دکمه های سفید و چکمه هایی برق انداخته با سوراخ بندهای بسیار زیاد به پا داشت. شلوار سه ربع مخمل کبریتی روشن و کت مخملی سیاهی همراه با جلیقه پوشیده بود، و تعلیمی سرنقره ای در دست داشت. لوستا سرخ شد و با آمیزه ای عجیب از اخم و لبخند گفت: «وای، من اشتباه کردم!» اما مهمان او، برعکس، هیچ چروک لبخندی بر صورتش ظاهر نشد و با لحنی پوزش خواهانه گفت: «واقعا عذر می خواهم! آمده بودم سراغ دوشیزه هنچار را بگیرم که راه اینجا را نشانم دادند. اگر می دانستم، تحت هیچ شرایطی این طور بی ادبانه غافلگیرتان نمی کردم!» لوستا گفت: «بی ادبی از من بود.» فارفره از فرط حیرت پلکی زد، دستپاچه شلاقش را بر زنگالش کوبید و گفت: «ولی مگر من خانه را اشتباهی نیامده ام، خانم؟» لوستا مهربانانه گفت: «ا، نه آقا، بفرمایید بنشینید. حالا که اینجا هستید، باید بیایید بنشینید.» می خواست کاری کند که فارفره کمتر معذب باشد. «دوشیزه هنچار به زودی برمی گردند.» البته این کاملا واقعیت نداشت، اما چیزی در آن جوان بود که حضور غیرمنتظره اش را برای لوستا جذاب کرده بود _ و آن صراحت و جدیت و ملاحت شمالی-اسکاتلندی اش بود که همچون سازی خوش کوک، در همان برخورد نخست، هنچار و الیزابت - جین و خدمه «سه دریانورد» را هم جذب خود کرده بود. فارفره لحظه ای تردید نمود، نگاهی به صندلی انداخت و فکر کرد خطری در کار نیست (گرچه بود) و نشست.

مقالات مرتبط با کتاب زندگی و مرگ شهردار کاستربریج
آثار کلاسیک کوتاه، فرصتی برای آشتی با کتاب خواندن
آثار کلاسیک کوتاه، فرصتی برای آشتی با کتاب خواندن
ادامه مقاله
نظر کاربران در مورد "کتاب زندگی و مرگ شهردار کاستربریج"
8 نظر تا این لحظه ثبت شده است

من با ترجمه عزت الله خازن خوندم. این کتاب واقعا عالیه

1403/03/02 | توسطسیدیعقوب سیدی
1
|
پاسخ ها

احسنت ، من هم با ترجمه عزت الله خازن خوندم که ترجمه و خود کتاب فوق العاده بودند . ولی این ترجمه رو به سختی پیدا کردم چون قدیمیه و تجدید چاپ نشده

1403/03/21|توسطنهنگ بحر - کاربر سایت
2

موجود کنید

1402/03/28 | توسطکاربر سایت
0
|

فرهنگ نشر نو را موجود کنید

1402/02/16 | توسطمبینا آزادی - کاربر سایت
0
|

یکی از فوق العاده‌ترین رمان‌های تامس هاردی و برای من بهترین اثر هاردی همینه از معدود کتاب هایی هستش که بیش از یک بار خوندم

1401/11/28 | توسطپدرام هدایتی پور
2
|

کدوم ترجمه بهتره؟

1401/07/24 | توسطکاربر سایت
1
|
پاسخ ها

پژمان طهرانیان

1402/02/27|توسطکاربر سایت
0

یک درام تمام نشدنی از اولین صفحه تا آخرین جمله واقعا فوق العاده

1401/06/21 | توسطImfarza
1
|
پاسخ ها

واقعا شما مشکل شخصیتی داری با این کامنت گذاری برای اکثر کتابها البته بدون مطالعه

1401/09/20|توسطمهدی .ن
12

مترجم نویسنده دوم کتابه. ترجمه پژمان طهرانیان فوق العاده س

1401/06/10 | توسطکاربر سایت
6
|

داستانی بی نظیر و گیرا. اما بی نهایت تراژیک. هم چنین ترجمه خوب

1400/02/18 | توسطکاربر سایت
4
|
پاسخ ها

کدوم ترجمه اش بهتره؟

1401/04/26|توسطامیر افشاریان
0