در رمانی که بهمثابه نخستین پژواکهای شکست در ضمیر ژاپن پس از جنگ جهانی دوم طنین میافکند، جیرو اوساراگی با اثر تکاندهندهی خود، "بازگشت به خانه" (Kikyō)، ما را با چهرهی زخمخوردهی انسانی روبهرو میسازد که از خاکستر و تبعید، سربرمیآورد، اما راهی به درون جامعهی نوپدید نمییابد. این رمان که نخست در ۱۹۴۸ منتشر شد و در سال ۱۹۵۵ با ترجمهی بروستر هورویتز به انگلیسی راه یافت، جایگاهی پیشگام در ادبیات ژاپن پس از جنگ دارد: نخستین اثر ژاپنی مدرن که به زبان انگلیسی ترجمه شد، و از همینرو برای خوانندهی غربی حکم نخستین روزنه به درون روح ملتی را دارد که غرورش شکسته، اما هنوز صدای خود را نیافته است. در کانون این روایت، "کیوگو" ایستاده است: افسر پیشین نیروی دریایی، تبعیدی رسواییبار، و مردی که در سالهای جنگ به سنگاپور گریخته و با نامی دیگر زیسته است. با پایان نبرد، کیوگو به سرزمینی بازمیگردد که نه تنها در سیمای شهرهای ویران، بلکه در چهرهی آشنایان نیز نشانی از دیروز باقی نمانده است. همسرش ازدواجی دوباره کرده و دخترش او را فراموش پنداشته؛ و او، چون شبحی که بیدعوت بازگشته، تماشاگر زندگیایست که دیگر از آن او نیست. اما دختر، دلبسته و کنجکاو، به جستجوی پدر میآید، و این دیدار، چنانکه در ادبیات ژاپن شایعه است، نه شورانگیز که سایهدار و خاموش است؛ آشتیای لرزان که بیش از آنکه امید باشد، آینهی تلخ ناتوانی در بازگشت به خویشتن است. اوساراگی با زبانی موجز و نگاهی ژرف، به مضامین بیگانگی، فراموشی، و گسستهای درونی انسان میپردازد. "بازگشت به خانه" تنها داستان کیوگو نیست؛ روایت نسلیست که در غبار شکست، میان گذشتهی فروپاشیده و آیندهای نامعلوم، بهدنبال معنای زندگی میگردد. در "بازگشت به خانه"، نه فقط مردی، بلکه ملتی از دل تاریخ خونبار، گامبهگام بهسوی بازتعریف خود میرود-و چه بسا هر خواننده نیز، در سکوت این بازگشت، پژواکهایی از خود بیابد.
درباره جیرو اوساراگی
جیرو اوساراگی (۴ اکتبر ۱۸۹۷ – ۳۰ آوریل ۱۹۷۳) نویسنده داستانهای تاریخی در دوره شووا اهل ژاپن بود.