کتاب خیابان میگل

Miguel Street
کد کتاب : 627
مترجم :
شابک : 978-600-367-009-9
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 216
سال انتشار شمسی : 1394
سال انتشار میلادی : 1959
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 1
زودترین زمان ارسال : ---

وی. اس. نیپال برنده ی جایزه ی نوبل ادبیات سال 2001

معرفی کتاب خیابان میگل اثر وی اس نیپال

نیپال در کتاب خیابان میگل، با حرارتی به سبک آثار دیکنز و انسانیتی به سبک آثار چخوف، به زندگی ساکنین محله ای کوچک می پردازد. هر بخش از این کتاب، بر زندگی یکی از ساکنین خیابان میگل تمرکز دارد و شخصیت هایی گوناگون، در داستان های مختلف کتاب که همگی توسط پسربچه ای روایت می شوند، دوباره حضور می یابند. به نظر می رسد که برخی از کارکترهای این کتاب دچار رخوت و ناتوانی عجیبی هستند؛ برای مثال، آقای پوپو که نجار است، هیچ وقت کاری را به پایان نمی رساند و شاعری به نام بی. وردزورث، در حال کار بر روی برترین شعری است که تا به حال نوشته شده در حالی که فقط بیت اول از آن را کامل کرده است. کتاب خیابان میگل، اثری درخشان است که غم و شادی را به شکلی استادانه در هم آمیخته است. در هر صفحه از این کتاب، زندگی جریان دارد.

کتاب خیابان میگل

وی اس نیپال
سر ویدیادار سوراژپراساد نیپال، زاده ی 17 آگوست 1932، نویسنده ی انگلیسی برنده ی جایزه ی نوبل است که در ترینیداد به دنیا آمده است.او دومین فرزند خانواده است و به گفته ی خودش، علاقه ی پدر به نویسندگان و حرفه ی نویسندگی، باعث ایجاد اولین علاقه ها و انگیزه ها برای نویسنده شدن در او بوده است. نیپال که در تحصیل بسیار موفق بود، از طرف دولت ترینیداد، بورس تحصیلی شد تا به انتخاب خودش در یکی از مراکز آموزش عالی در بریتانیا به آموختن دانش ادامه دهد. او دانشگاه آکسفورد را برگزید و در آن جا بود که اولین تل...
نکوداشت های کتاب خیابان میگل
Naipaul is at his best.
اثری از نیپال در دوران اوج خود.
San Francisco Chronicle San Francisco Chronicle

Amusing and poignant. . . . Excellent reading.
سرگرم کننده و گزنده... کتابی ممتاز.
Chicago Tribune Chicago Tribune

By some miraculous sleight of hand he takes you to Port of Spain and shows you the lives of the Trinidadians.
نیپال با ظرافتی معجزه آسا، مخاطبین را به پرت آو اسپاین می برد و زندگی مردم ترینیداد را به آن ها نشان می دهد.
Saturday Review

قسمت هایی از کتاب خیابان میگل (لذت متن)
ببینین بچه ها، تا حالا به این فکر کردین که دنیا ممکنه اصلا واقعی نباشه؟ تا حالا به این فکر کردین که ما تنها ذهن در جهان هستیم و شما فقط به چیزهای دیگه فکر می کردین؟ مثل من که تنها ذهن جهان رو دارم و درباره ی شما آدم ها، جنگ ها، خانه ها، کشتی ها و مردم بندر فکر می کنم. تا حالا به این چیزا فکر کردین؟

اما برای ما که آن جا زندگی می کردیم، خیابانمان دنیایی بود که در آن، هر کسی با دیگران متفاوت بود. مام-مان، دیوانه بود؛ جورج، احمق بود؛ پاگنده، قلدر بود؛ هت، ماجراجو بود؛ پوپو، فیلسوف بود و مورگان هم کمدین ما بود.

اگر انسان چیزی را واقعا بخواهد، به آن دست می یابد اما وقتی آن را به دست آورد، دیگر آن را دوست نخواهد داشت.