کتاب "نامه های یک مسافر" اثر "ژرژ ساند" ، در عین حال که بسیار دلچسب است ، در نزدیک به بیست سال گذشته ، مهم ترین کتاب برای پروش ذهن به شمار می آید. با این که این کتاب شخصیت های گوناگونی دارد اما نویسنده نامه ها همیشه مردی جوان است . کتاب "نامه های یک مسافر" بخشی از زندگی نامه پنهان انسانی با ذهنی قدرتمند است ،اعتراف یک روح بزرگ و نجیب است، که بسیار متحمل درد و عشق شده است و صفحه ایی سوزان از حقیقت برگرفته از تاریخ معاصر را خطاب به همه کسانی که رنج می برند و هم زمان عشق می ورزند نشان می دهد .
در کل کتاب و در دوازده نامه ای که با نثری زیبا، ادبی و گاه پیچیده به نگارش درآمده است، هرچند که نویسنده شرحی از یک سفر عینی به دست نمی دهد، اما درون مایه «مسافر» در تمامی رویاها و بینش های او ملموس و محسوس است . کتاب "نامه های یک مسافر" شرح بحرانی اخلاقی است ، که از سال 1815 تا کنون ادامه داشته است و پیشگویی ناراحت کننده ای برای کل یک نسل است که به این جهان آمده است .این کتاب سعی دارد زندگی کسانی که بد شانس و نابغه شناخته می شوند و زندگی خود را در بین ویرانه های طبقه اجتماعی از سر گذرانده اند ،شرح دهد. کسانی که شانس فرار از موقعیت خود و گذر به سرزمین آرزوهایشان را نداشته اند. آخرین صفحات کتاب نامه های یک مسافر توسط پرتوهای نورانی امید پیش رو، روشن می شود و خطوطی مبهم از سرزمین آرزوهای خود را آشکار می کند .
آمانتین اُرُر لوسیل دوپَن (Amantine Aurore Lucile Dupin) و بعدتر بارونس دودوان (Baroness Dudevant) (پاریس، ۱ ژوئیه ۱۸۰۴–۸ ژوئن ۱۸۷۶)، که بیشتر با نام مستعار ژرژ ساند (George Sand) شناخته میشود، رماننویس رمانتیک، نمایشنامهنویس، روزنامهنگار، اصلاحطلب اجتماعی و خاطرهنگار فرانسوی بود.
امروز کتابهای پرشمار ساند کمتر خوانده میشود و او را بیشتر به دلیل سبک زندگی نامتعارف و روابط عاشقانهٔ متعددش میشناسند اما در سدهٔ نوزدهم او یکی از تأثیرگذارترین زنان زمانهٔ خود و مهمترین نویسندهٔ زن فرانسه بود. در دههٔ سوم قرن نوزده او که از آثارش برای ترویج و آموزش اصلاحات سوسیالیستی استفاده میکرد، تصویر کلیشهای از زنان، کارگران، دهقانان و طبقات فرودست را تغییر داد. او نخستین نویسندهای بود که زندگی کارگران و کشاورزان و کودکان را در رمانهای خود به تصویر کشید و گونهای از رمان به نام رمان روستایی را ابداع کرد که فرم داستانهای شفاهی پای بخاری را داشت و آداب و رسوم و سنتهای اجتماعی منطقهٔ سکونتش در کودکی را که با وقوع انقلاب صنعتی به سرعت در حال ناپدید شدن بود روایت میکرد ساند از پیشگامان ادبیات فمینیستی بود و در آثارش قواعد ازدواج و نگاه کلیشهای مردانه به نقش زن را به چالش میکشید. شخصیت قدرتمند، زندگی نامتعارف، دیدگاههای رادیکال سیاسی و استعداد ادبی ساند او را به شخصیت افسانهای در ادبیات فرانسه در زمان خود و پس از آن بدل کردهاست. او در زمان خود از پرفروشترین نویسندگان فرانسه بود و در محبوبیت و تعدد و تنوع آثار با ویکتور هوگو رقابت میکرد.
ساند لباسهای مردانه میپوشید، در مجامع عمومی سیگار میکشید و در مکانهایی رفتوآمد میکرد که در آن زمان برای زنان پسندیده نبود. رفتارهای خلاف عرف ساند و زندگی نامتعارفش در زمان خود منتقدان بسیاری داشت. با این حال این زن شورشی در قلب زندگی روشنفکرانه و هنری فرانسه قرار داشت و دایرهٔ دوستانش فرانتس لیست، اوژن دولاکروا، گوستاو فلوبر و انوره دو بالزاک را دربرمیگرفت. نویسندگان غیر فرانسوی بسیاری نیز از جمله هنری جیمز، جورج الیوت، داستایوفسکی، تورگنیف و میخائیل باکونین شیفتهٔ او بودند. تأثیر ساند بر نویسندگان انگلیسیزبانی چون خواهران برونته، الیزابت برت براونینگ و جورج الیوت انکار نشدنیست. ساند با فردریک شوپن رابطهای عاشقانه داشت که این رابطه دو سال پیش از مرگ شوپن پایان یافت.
ژرژ ساند در طول زندگی خود بیش از ۷۰ رمان، ۲۶ داستان کوتاه/ نوولا و بیشمار مقاله نوشت. ۲۵ نمایشنامهٔ او در زمان حیاتش در تئاتر حرفهای روی صحنه رفت. او همچنین خودزندگینامهای به نام داستان زندگی من نوشت که مورد تحسین منتقدان قرار گرفت. مجموعهٔ نامهنگاریهای ساند با افراد مختلف که از سال ۱۸۱۲ (زمانی که هشت سال بیشتر نداشت) آغاز و تا پایان عمرش ادامه داشت در مجموعهای ۲۶ جلدی جمعآوری شدهاست.
دوست دیرینم، قول دادم که از سفرهای خود اگر بتوانم اینها را سفر خواند- از "واله نوار" به "شامونی" خاطرات گونه ای برایت بنویسم. به وعده ام وفا می کنم؛ ولی از تو درخواست دارم که سخافت این شرح را ببخشایی. به مردی به عبوسی و ترشرویی تو تنها مسائل جدی را باید گزارش کرد اما من اگر چه سنم از تو بس بیشتر است کودکی بیش نیستم چه به لحاظ آموزش ناقصم و چه از جهت جسم شکننده ام. پس این نکته را در مد نظر داشته باش؛ افزون بر این هیچ چیز کمتر از یک لحن سنگین ثقیل فراخور حال من نیست...
در نامههای یک مسافر، هرچند ساند شخصیتهای گوناگونی را به منظور توصیف دیدگاههای خود میآفریند، ولی نویسنده نامهها، یا به عبارت دیگر شخصیت اصلی، همواره یک مرد جوان است که خواننده کتاب مشخصاً زن بسیار حساسی را با احساساتی لطیف پشت این صورتک میبیند و احساس میکند. ساند شاگرد روسو است و شاید بتوان گفت که تجسم روح روسو است و همانند او به تب رومانتیک گرفتار. به گفته ساند پژوهان جدیت و شور وی در بیان دیدگاههای اخلاقی و فلسفی خود نه تنها برای توده مردم دلنشین و گیرا بود بلکه اندیشمندان، نویسندگان و ادیبانی از طیفهای کاملاً متفاوت چون شارلوت برانته، داستایفسکی، متیو آرنولد، سمئویل اسمایلز، ایوان تورگنیف، جین کارلایل، جورج الیوت، ماتسینی، امرسون و جان استیوارت میل نیز آثار او را تفکر برانگیز و گاه آرامش بخش یافته اند. هنری جیمز او را «جادوگر بزرگ» میخواند. متیو آرنولد ویژگیهای اصلی نوشتههای ساند را «فریاد درد و طغیان، اعتماد به زیبایی و طبیعت، و آرزوی جامعهای پاک و نوین» توصیف میکرد.