1. خانه
  2. /
  3. کتاب داستان های اوهایو

کتاب داستان های اوهایو

4.75 از 2 رأی

کتاب داستان های اوهایو

Knockemstiff
انتشارات: نگاه
٪15
195000
165750
معرفی کتاب داستان های اوهایو
کتاب «داستان های اوهایو» مجموعه ای از داستان های کوتاه نوشته ی «دونالد ری پولاک» است که اولین بار در سال 2008 انتشار یافت. داستان های این مجموعه به دوره ای پنجاه ساله از خشم، شکست، آرزو و محرومیت در زندگی کاراکترهای خود می پردازد—از جمله «جیک»، مردی انزواطلب که از رفتن به سربازی در زمان جنگ جهانی دوم می گریزد، در یک اتوبوس زندگی می کند و خواهر و برادر جوانی را می یابد که توجهش را به خود جلب می کنند؛ یا «بابی»، مردی که مشغول ترک اعتیاد به الکل است و باید با مرگ قریب الوقوع پدر نه چندان مهربان خود مواجه شود. بسیاری از شخصیت ها در بیش از یک داستان حضور پیدا می کنند و تصویری عمیق را از جهان خیالی نویسنده می آفرینند، اما شخصیتی که بیش از سایرین به چشم می آید، خود شهر است—شهری که درست به اندازه ی ساکنینش، مغموم و مستأصل به نظر می رسد.
درباره دونالد ری پولاک
درباره دونالد ری پولاک
دونالد ری پولاک (1954) نویسنده‌ی آمریکایی است که در سال 2008 و در 54 سالگی، اولین کتابش؛ مجموعه داستانی به نام  ناکمستیف (داستان‌های اوهایو) را منتشر کرد. اما  شیطان، همیشه رمانی است که با چاپ آن در سال 2011ری‌پولاک را به شهرت رساند و نام او را بر سر زبان‌ها انداخت.
ویژگی های کتاب داستان های اوهایو
  • برنده جایزه PEN/Robert سال 2009
  • «دونالد ری پولاک» از نویسندگان پرفروش نیویورک تایمز
نکوداشت های کتاب داستان های اوهایو

کتابی قدرتمند، شایان توجه، و استثنایی.

Los Angeles Times

خیره کننده، تاریک، مصالحه ناپذیر، و خنده دار.

San Francisco Chronicle

یک اثر داستانی فراموش نشدنی.

Penguin Random House
قسمت هایی از کتاب داستان های اوهایو

یک گروه پسر توی جاده کورس گذاشته بودند ، پشت یک وانت پر از چاشنی و مواد آتش زا بودند و تا لاستیک آتش می زدند، می توانستم بفهمم باز یک خرابکاری تازه در آن شب درست کرده اند.

من تمام عمرم را اینجا زندگی کرده بودم، مثل یک قارچ سمی که پایش در تنه ی درختی فاسد گیر کرده، حتی اگر می توانستم هم دلم نمی خواست از آنجا بروم به شهر.

اما این حرف «تینا» خیلی ناراحتم کرد و مرا یاد وقتی انداخت که با پدرم رفته بودم شکار خرگوش. هنوز نگاه ناامیدانه و سرد پدرم و صورت برافروخته اش یادم است چون نتوانسته بودم در آن برف و بوران، ماشه را بکشم. وقتی برگشتیم خانه، به مادرم گفت: «حسابی پسره رو خراب کردی.» پدرم تا قبل از مرگش باید هزار باری این حرف را به مادر بیچاره ام زده باشد.

مقالات مرتبط با کتاب داستان های اوهایو
توصیه های «جویس کارول اوتس» درباره هنر خلق «داستان کوتاه»
توصیه های «جویس کارول اوتس» درباره هنر خلق «داستان کوتاه»
ادامه مقاله
ادبیات گوتیک: پژواک هراس های انسان
ادبیات گوتیک: پژواک هراس های انسان

این نوع از ادبیات از صحنه های تاریک و دلهره آور و روایت های ملودراماتیک بهره می گیرد تا با ساختن فضاهای عجیب و غریب، پر رمز و راز و ترسناک، ما را به صندلی هایمان میخکوب کند

«دونالد ری پولاک»: نویسنده ای که از تاریکی و امید سخن می گوید
«دونالد ری پولاک»: نویسنده ای که از تاریکی و امید سخن می گوید

گرچه «ری پولاک» آثار کمی را به چاپ رسانده است، اما به‌دلیل قدرت لحنش در خلق طنز تلخ و آشکار و به‌تصویر کشیدن سیاهی‌های جامعه‌ی اوهایو، طرفداران بسیاری دارد.

«وحشت» چگونه پس از جنگ جهانی اول تغییر کرد
«وحشت» چگونه پس از جنگ جهانی اول تغییر کرد

بخش زیادی از چیزی که آن را «زندگی طبیعی انسان» می نامیم، از ترس از مرگ و مردگان سرچشمه می گیرد.

نظر کاربران در مورد "کتاب داستان های اوهایو"
3 نظر تا این لحظه ثبت شده است

مثل کتاب فارسی کتاب سال اول دبستان که برگه‌هاش اهار گرفته بودن و دو تا کتاب دیگه می‌شد از کنارش دربیاری بسکه اصالت برگه‌ها از بین رفته بود،این کتاب توی دست من به این شکل دراومده بسکه خوندمش،بسکه میخونمش

1402/05/28 | توسطامیرحسین محمدزاده
4
|

داستان‌های کتاب توی شهر ناکمستیف رخ می‌ده. یه شهر کوچیک واقع در جنوب اوهایو که محل تولد نویسنده هم هست و تا حدود 50 سالگی همون‌جا زندگی کرده و توی کارخونه‌ی کاغذسازی کار می‌کرده. این 18 تا داستان کوتاه توی دوره‌های زمانی مختلف روایت می‌شن و بعضی از شخصیت‌هاش توی چندتا داستان حضور پیدا می‌کنن چیزی در مورد این داستان‌ها هست اینه که واقعاً سیاه و تلخن و نویسنده اصلاً مراعات سرش نمی‌شه و شخصیت‌ها رو توی موقعیت‌های خیلی بدی قرار می‌ده و همه‌اشون درگیر فقر، اعتیاد، تجاوز و مسائل جنسی و خشونت خانگی هستن، اسیر شدن و راه فراری ندارن. به درد همه نمی‌خوره و اگه قصد خوندن داشتین با احتیاط سراغش برید.

1401/06/20 | توسطحمید
6
|

کم نظیر

1399/12/30 | توسطعلیرضا خسروی
3
|