کتاب حافظ اندیشه

hafez
کد کتاب : 17638
شابک : 978-6004901062
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 317
سال انتشار شمسی : 1398
سال انتشار میلادی : 1992
نوع جلد : جلد سخت
زودترین زمان ارسال : ---

معرفی کتاب حافظ اندیشه اثر مصطفی رحیمی

"حافظ اندیشه" کتابی است از زنده یاد دکتر "مصطفی رحیمی" که در آن اندیشه ی خواجه ی شیراز را در بارقه ای از نور اندیشه ی مدرن مورد بررسی قرار می دهد و ابعاد مختلف تفکر وی را در ورای زیبایی چشم نواز غزل های او، تجزیه و تحلیل می کند. نویسنده در "حافظ اندیشه" که انتقادگونه ای از تصوف نیز به حساب می آید، ابتدا به بحث همساز کردن ناهمسازها می پردازد و مهارت حافظ در این زمینه را با ذکر مثال از ترکیبات و عباراتی که وی در غزل های خود به کار گرفته، اثبات می کند. وی با ارجاعاتی مختصر و مفید، تلاش می کند تا جنبه های ناپیدا از نظریه عشق و رندی را در ساختار تفکر حافظ هویدا سازد و در کنار آن، نشان دهد که چه ابعادی از تفکر حافظ با تئوری های فلسفی عصر مدرن در تلاقی است و در کدام جنبه هایش با آن ها متفاوت است.
دکتر "مصطفی رحیمی" اعتقاد دارد که حافظ عشق الهی و عشق انسانی را در هم می آمیزد و عشق و شادی را در کنار هم در خرابات می جوید. در بخش های مختلف این کتاب، نویسنده افکار حافظ را یک به یک از میان غزل هایش بیرون می کشد و با زبانی شیرین و سهل الوصول که ویژگی قلم دکتر "مصطفی رحیمی" است، قالب، محتوا و مضمون اشعار حافظ را با نگاه ویژه به اندیشه ی وی زیر ذره بین می برد. او می کوشد شخصیت و جهان بینی خواجه ی شیراز را در کنار اخلاقیات و فلسفه ی او بررسی کند و یک حافظ شناسی دقیق و موثق را به خوانندگان کتاب "حافظ اندیشه" ارائه نماید.

کتاب حافظ اندیشه

مصطفی رحیمی
صطفی رحیمی روشنفکر، حقوقدان، جامعه شناس، استاد دانشگاه، نویسنده و مترجم ایرانی است.مصطفی رحیمی در سال ۱۳۰۵ هـ. ش در نایین متولد شد. تحصیلات ابتدایی را در همان شهر به پایان رساند و برای تحصیلات دوره اول دبیرستان به یزد رفت و دوره دوم دبیرستان را در اصفهان خواند و سپس به تهران رفت و در دانشکده حقوق دانشگاه تهران به ادامه تحصیل پرداخت. در سال ۱۳۳۷ به فرانسه رفت و در دانشگاه سوربن دوره دکتری حقوق را گذراند. در پاریس با افکار ژان پل سارتر آشنا شد. در بازگشت به تهران وارد دادگستری شد. در سال های ده...
قسمت هایی از کتاب حافظ اندیشه (لذت متن)
جهان سرشار از تناقض است ، و بشر با تناقض نمی تواند به سر برد . چنین است که نخستین کوشش دستگاه های فکری - از جمله فلسفه - حل تناقض هاست ، یا ، دست کم ، کاستن از آنها ، و ساختن نظامی واحد که همه مسائل را با قواعد خود توضیح دهد و تناقضها را در آن حل کند . چنین کاری به جزمیت می کشد و رکود فکری. اینجاست که شاعر سر بر می کشد تا با رکود و جزمیت درافتد پس برعکس فیلسوف ، تناقضها را حل نمی کند ، آنها را پهلوی هم می نشاند و بین آنها همسازی ایجاد می کند . هردو هستند و سازش دارند ، در حالی که قبلا بوده اند ولی سازش نداشته اند . کار شاعر سازش است که بزرگترین سازندگی هاست . این همان است که در کلام والای حافظ نام عشق می گیرد . حافظ ۔ چنانکه خواهیم دید - تقابلها را به مدد این معنای سحرآمیز به هم نزدیک می کند .

در داستان رستم و سهراب تأمل می کردم و در این اندیشه بودم که آیا فردوسی سرانجام شراره شور سهراب را پیروز می خواهد یا خرد تجربه اندوز رستم را. و ناگهان به این نتیجه رسیدم که فردوسی هر دو را می خواهد، و چنین است که جنگ آنان را فاجعه می داند. کشف این معنی بر اندیشه هایی که از دیرباز درباره حافظ داشتم نور تازه ای تاباند: همساز کردن ناهمسازها (یا ظاهرا ناهمسازها) که حافظ کارشناس ماهر آن است. از کلمه رند که پیش از او سراسر بار منفی داشته و بر مردم «محیل و غدار و حیله باز و منکر و لاابالی و بی قید» اطلاق می شده، در ترکیب با عارف، کلمه می سازد به معنای کسی که به والاترین مقام تفکر و رفتار دست یافته است. عشق به خدا را با عشق انسان به هم می آمیزد. به خرابات معنایی می دهد که والاترین مدرسه عشق است و هم مکان شادی حافظانه. می را، هم در جام الست می نوشد و هم در جام خیامی، و سرانجام هم خود را برای والاترین مقام های بهشتی آماده می کند و هم «ملامتگر عیار» می شود، و ضمن راه یافتن به اوج اخلاق و معنویت به لذایذ مشروع این جهانی می پردازد (چیزی که غالب عارفان خود را از آن محروم می کنند.) و خلاصه آن که در سلسله اندیشه ایرانی، خیام را با مولوی استادانه آشتی می دهد.