داستانی مسحورکننده که در دوران تشویش آور فروپاشی تمدن رقم می خورد.
کتابی که تا مدت ها در خاطر خواهم داشت، و به آن باز خواهم گشت.
داستانی فوق العاده زیبا درباره روابط انسانی در میان ویرانی ها.
جهنم، غیاب آدم هایی است که دلتنگشان هستی.
در ابتدا فقط می خواهیم دیده شویم، اما به محض این که دیده شدیم، دیگر برایمان کافی نیست. بعد از آن، می خواهیم به خاطر سپرده شویم.
اگر جهنم، بقیه انسان ها هستند، جهانی که تقریبا هیچکس در آن نیست، چیست؟
«ولتر» به واسطه ی خلق داستانی که به شکلی طنزآمیز، جهانی را به وجود می آورد که هم سرشار از امید است و هم مملو از تراژدی، اثری نامیرا را به علاقه مندان به ادبیات ارائه کرد
بقا کافی نیست، انسان به هنر و محبت احتیاج داره
تخیل نویسنده خیلی عالیه، داستانی که انسان رو تحت تاثیر قرار میده
خیلی خوشم اومد ترجمه خانم صمد زاده هم خوب بود
داستان خوب ترجمه خوب
نویسنده بازی تاج و تخت از این کتاب تعریف کرده
خیلی خوب بود :) ....
سریالش هم با همین نام ساخته شده .
دنیای بعد از پندمی که 99 درصد آدمها مرده ان رو خیلی خوب توصیف میکنه. کتاب درباره آدمهاست و قدر چیزهای بدیهی زندگی رو دونستن. خوشبختانه مثل کتاب جاده کورمک مک کارتی، سیاه و وحشتناک نیست. اولش کمی گیج کننده است ولی از وسطهای داستان خیلی جذاب میشه. برای ما که کرونا و قرنطینه رو تجربه کردیم خیلی قابل درکه. به نظر من شخصیت پردازیها میتونست بهتر باشه و بیشتر به کاراکترها نزدیک بشه.
برای لحظاتی در کتاب توصیفات خوبی از برخورد انسان معاصر در مواجهه با موقعیتهای تجربه نشده و غیر قابل پیش بینی که بقاش رو نشونه میگیره صورت گرفته،رفتارهایی که در شرایط مخاطره امیز از ادمی سر میزنه و بهمون اثبات میکنه انچنان از اجداد اولیه مون فاصله نگرفتیم و در یک چشم به هم زدن تمام انچه به عنوان تمدن بهش میبالیم رو میتونیم از دست بدیم و مثل سایر گونهها فقط در پی استمرار حیاتمون باشیم.ولی خیلی نمیشه کتاب رو جدی گرفت و فاصله زیادی با یه کتاب خوب داره
در ابتدای کتاب با داستانی مشابه کتاب قلعه مالویل و کوری مواجه میشوید. شاید کمی ناامید بشید اما کمی جلوتر متوجه میشید که با نویسنده زیرکی روبرو هستید. توصیع میکنم داستان را از ابتدا با دقت بیشتری بخونید همه اتفاقات و اسامی را به خاطر بسپارید چون بعد قرار است شگفت زده شوید. ایستگاه 11 یک داستان علمی تخیلی معمولی نیست. درسهای زیادی از عشق و هنر و تعصب و ... میآموزید.
تصور کنید کرونا از طریق هوا هم به راحتی منتقل میشد و در عین حال کشندهتر هم بود، اونوقت ایستگاه یازده دیگه جز علمی-تخیلی به حساب نمیامد ولی ایستگاه یازده با بقیهی داستانهای آخرالزمانی فرق داره و فقط در مورد بیماری و پایان بشر نیست، بخش اعظم کتاب در مورد هنر و ارتباط شخصیتهای داستانه زمان حال داستان بیست سال بعد از بیماریه، اما مدام در حال فلش بک زدن به گذشته اس و تا مدتها قبل از بیماری، ماجراهای شخصیتهای مختلف از دید اونها بیان میشه و نویسنده به طرز زیبایی شخصیتهای داستانش رو بهم وصل میکنه
الان که دارم مینویسم اون سویه از کرونا که از هوا منتقل میشه و کشندست اومده به اسم دلتامیکرون