«سال سی» رمانی است مفصل، مملو از قصه ها و خرده قصه هایی از چند نسل تا تصویری واقعی از زمانه ی معاصرمان را به نمایش بگذارد. عنوان کتاب در وهله ای نخست خواننده را به یاد فردوسی و اثر جاودانش شاهنامه می اندازد. این یادآوری البته در سراسر رمان برای ما تکرار می شود. آغاز بخش های داستانی که سرفصل هایی شاهنامه وار دارد و با گفت وگویی با کتاب فردوسی آغاز می شود مثل سرفصل اولین قسمت داستان؛ «کنون رزم سهراب...» یا نخستین جملات رمان: «چه زوری! پاها صاف و ستون، کمر خم، سر و سرشانه بالا، خیمه زده روی حریف سه خرواری. دست ها را از پشت چفت کرده به لبه هایش، چپ و راستش می کند. بیاوردش وسط میدان. بازوها فشار می آورند پیراهن را پاره کنند. نعره می زند. شلوارش از زور عرق خیس خیس است؛
درباره احمد ابوالفتحی
احمد ابوالفتحی متولد سال 1363 نهاوند، روزنامهنگار و نویسنده مجموعه داستان «پلها» و رمان «سال سی» با موضوع «امکانهای ژانریک برآمده از مواجهه با کتاب مقدس» است.