«همراز» روایت شخصیتی به نام کامیل است که به تازگی مادرش را از دست داده و حالا درگیر ماجرایی شده که برایش جالب و ترسناک است، چرا که هر سه شنبه نامهای به دست او میرسد که نشانی روی آن نیست و کامیل نمیداند که چرا این نامهها برای او ارسال میشوند. او بعد از نامهی اول، فکر میکند که اشتباهی در کار است اما زمانی که نامهی دوم به دستش میرسد متوجه میشود که این نامهها برای شخص اوست و اشتباهی در کار نیست. کامیل ناشر است و به همین خاطر نویسندههای بسیاری برای چاپ کتابهایشان به او رجوع میکنند. به همین خاطر او گمان میکند که حتما نویسندهای جوان و تازه کار، از این شیوه استفاده کرده تا کامیل مجبور شود داستان او را بخواند اما این فکر اشتباه است و ماجرا رفته رفته پیچیدهتر میشود. هفتهها از پی هم میگذرند و در یکی از همین هفتهها، دفترچهای به همراه نامه برای کامیل ارسال میشود که او را درگیر ماجرایی تازه میکند.
ما در این کتاب با داستانی رمزآلود روبهرو هستیم که در طول جنگ جهانی دوم رخ داده و به درونیات و تنهایی یک زن میپردازد. زنی که غم سنگینی مثل مرگ مادر را از سر گذرانده و مشکلاتی را نیز در زندگی دارد. این داستان به روابط و احساسات انسانی، جنگ و تاریخ، عواطف و احساس مادرانه میپردازد. یکی دیگر از ویژگیهای داستان این است که نویسنده در نگارش آن از عنصر تعلیق استفاده کرده و همین مسئله باعث شده تا کتاب روند بهتری را طی کند و برای خواننده جالب باشد.
نویسنده فرانسوی این کتاب، هلن گرمیون، برای «همراز» جوایز بسیاری را در سال 2011 دریافت کرده است.
کتاب همراز