گیرم پدر تو داشت بنگاه ز دانش دل پیر برنا بود (ادبیات را که دارید؟) عرض کنم خدمت تان، پاپاجان من مدیریت یک آژانس حمل بار، به اضافه ی ریاست فدراسیون اصناف رانندگان ترانزیت و هفت هشت ده تا هندوانه ی دیگر را با یک دستش حمل می کند. این جوری نگاهش نکنید که ذلیل زن جماعت از هر نوع و دسته و تیره و نژادش است، برای خودش کیاوبیایی دارد. غیر از کانتینرها و هیجده چرخ ها و کامیون هایش، سه چهارتایی وولوو اف.هاش. دوازده دارد، ده پانزده تا هم ماموت یخچالی و اگر راستش را بخواهید، وقتی آب می خورد، سیبک گلویش بالا و پایین می رود و من بدجوری عاشق آن اپلش هستم...
اثری روان و خوش خوان با طنزی قوی است .راوی دختری جوان با زبانی چابک و متلک گو و شوخ و شیطان است که در بیان و حاضر جوابی کم نمیآورد . دایره لغات راوی و حجم اصطلاحات او در تکه پرانی و زبان آوری در میان رمانهای معاصر بی نظیر است .