«آب، آسمان» اولین رمان آذردخت بهرامی است که سالها بعد از مجموعه داستان اول او یعنی «شبهای چهارشنبه» منتشر شده است. رمان حال و هوایی زنانه دارد و شخصیت اصلی آن زنی پرستار به نام ناهید است. ناهید زنی درونگراست که در گذشته سیر میکند. او با پسر عمویش ازدواج کرده است، اما خیلی پیشترها عاشق سامان بوده است، تا اینکه سامان ازدواج میکند و همین باعث سرخوردگی ناهید میشود. ناهید با همین سرخوردگی با پسر عمویش ازدواج میکند، اما سایۀ گذشته همچنان بر سر این خانواده است. ناهید نمیتواند سامان را فراموش کند، تا اینکه بر اثر یک پیشامد، با سامان و همسرش رو به رو میشود؛ و همین باعث اتفاقات، تغییرات و شکستن تصاویری میشود که مدتها با آنها زندگی کرده بود.
تاکید روایت بر درونیات ناهید است. نمود بیرونی و عینی آشفتگی ذهنی ناهید، به شکال فنگشویی در زندگی او نمود دارد. او گمان میکند با تغییر دکوراسیون و نظم بخشیدن به خانه و خلوت کردن آن، ذهنش هم آرام و خلوت میشود. ناهید به جای روبرو شدن با واقعیت و آنچه در بیرون است به درون پناه برده است. او از رویارویی با خودش پرهیز میکند، در عوض برای چیدمان خانهاش فرمهای تازه پیدا میکند و به جزییات اشیا اطرافش دقت میکند و میخواهد انرژی اطرافش را بررسی کند.
«آب، آسمان» رمانی شخصیتمحور است و تاکیدش بر روی ناهید و درونیات و تحول اوست. نویسنده از فنگشویی برای بیان داستان و شخصیتپردازی ناهید کمک گرفته که شگرد مناسبی است و به فضای داستان هم کمک میکند. نویسنده به خوبی زیر و بم رفتار ناهید را میشناسد و تصویری دقیق و قابل باور از او ارائه میدهد. اما به نظر میرسد که این دقت و پرداخت مناسب، صرف شخصیتهای فرعی نشده است. نویسنده میداند که برای پرداخت کامل شخصیت ناهید، باید به گذشتۀ او هم پرداخت تا ریشۀ مشکلاتش نشان داده شود، از این رو نویسنده با فلاشبک به کودکی او و رابطهاش با مادرش نیز میپردازد، اما شخصیت مادر به خوبی شخصیت ناهید پرداخت نشده است و انگار حضور او به اثر تحمیل شده است.
نویسنده با تغییر راویها، پرداخت خوب شخصیت ناهید و دیالوگهایی مناسب، داستانی خلق کرده است که خواننده میتواند با آن همراه شود و پابهپای ناهید پیش برود.
کتاب آب، آسمان