«پشت فرودگاه» مجموعه داستانی به هم پیوسته است، چرا که زندگی رسول را از کودکی تا جوانی او روایت میکند. این مجموعه چهارده داستان کوتاه را دربرمیگیرد اما میتوان آن را به مثابۀ داستانی بلند هم در نظر گرفت. داستان بلندی که به برشهایی از زندگی شخصیت اصلی یعنی رسول میپردازد. اما داستانهای مجموعه هویت مستقل خودشان را نیز دارند و هر داستان، آغاز، میانه، نقطه عطف و پایان خاص خودش را دارد.
نویسنده داستانش را از پایان شروع میکند و به آغاز میرسد. اولین داستان مربوط به بیست و سه سالگی راوی است و آخرین داستان مربوط به هفت سالگی او. این موضوع البته کار نویسنده را سخت کرده است، زیرا او باید زبان خاص و ویژۀ هر مقطع سنی را به شکل قابل قبولی ارائه دهد. در هر داستانی برهۀ سنی راوی در مقدمۀ داستان ذکر شده است، اما نویسنده صرف نظر از این امر تلاش کرده است لحن مناسب هر مقطع سنی را از کار دربیاورد.
«پشت فرودگا» روایتگر زندگی آدمهایی است که در منطقهای حاشیهای و در پشت فرودگاه رشت زندگی میکنند. رسول یک خانوادۀ چهار نفره دارد. در این خانواده هر کسی ساز خودش را میزند. پدر و مادر و آدمهای محله هر کدام در این داستانها نقشی دارند. عنوان هر داستان «ذکر خیر رسول» در سنین مختلف است. نکتۀ قابل ذکر دیگر دربارۀ این مجموعه، بهره گرفتن از طنز برای کاستن از تلخیهای زندگی در این محله است. محلهای که پاتوق آدمهای خلاف است: جیببرها، قماربازها، عرقفروشها و... . راوی نه تنها از آرزوها و حسرتهایش میگوید، بلکه روایتی از آدمهای این محله و رنجها و دردهای آنها نیز به دست میدهد، اما از میزان تلخی آنها با طنز میکاهد.
شخصیتهای این داستانها باورپذیر هستند و خواننده میتواند با آنها همذاتپنداری کند. این پرداخت به شخصیت اصلی محدود نشده است بلکه شخصیتهای فرعی داستان نیز به خوبی پرداخت شدهاند. توجه به جزییات و دقت در آنها از جمله تکنیکهایی است که کمک کرده است تا این شخصیتها باورپذیر شوند. زبان خودمانی داستانها نیز به این امر کمک کرده است.
محمود رضایی برشها و رخدادهای جالبی از زندگی شخصیت اصلی برای روایت در هر داستان انتخاب کرده است. تقابل و تضاد در هر داستان مشهود است. تضادهایی مثل آدمهای خوشبخت و آدمهای بدبخت، بالاشهریها و پایینشهریها، بیسوادها و باسوادها و... این تضادها البته به شکل گلدرشتی در کتاب مطرح نشدهاند بلکه در لایههای عمیقتر داستان نهفته هستند.
میتوان گفت داستانهای این مجموعه دیالوگمحورند. پرداخت درست دیالوگها علاوه بر کمک به شخصیتپردازی، کتاب را خوشخوان و خوشریتم کرده است. او داستانهایش را با دیالوگ پیش میبرد و این البته کار بسیار دشواری است. انتخاب راوی اول شخص نیز به انسجام دیالوگها و آمیختگی آنها با کلیت داستان کمک کرده است.
زبان محمود رضایی در مجموعه «پشت فرودگاه» ساده و خودمانی است و همین به خواندنیشدن داستانها کمک کرده است و خواندن این مجموعه میتواند تجربهای لذتبخش باشد.
کتاب پشت فرودگاه