«شب های چهارشنبه عنوان یکی از هشت داستانی است که نام خود را به اولین مجموعه داستان آذردخت بهرامی بخشیده است. این داستان در سال 1382 جایزه دوم مسابقه اینترنتی "بهرام صادقی" را کسب کرد. داستان هایی از این مجموعه به زبان های ایتالیایی، آلمانی، انگلیسی، سوئدی و فارسی در مجلات، فصلنامه ها و مجموعه داستان های خارخ از کشور منتشر شده اند. شخصیت ها و راویان این داستان ها زندگی و تنهایی های خود را روایت می کنند، حتی وقتی تنها نیستند و جفتی در کنار خود دارند. خواننده همراه آن ها به جستجوی امید و کامکاری در وقایع و روزمره گی ها می رود. شاید تعیین کننده ترین عنصر سازنده ی این داستان ها تقابل دنیای ذهنی شخصیت ها برای انطباق جهان بیرون با آن چه درون آن ها می گذرد.» در قسمتی از داستان می خوانیم: «خصوصیت آن تابلو این است که شما در نگاه اول فکر میکنید تمام آن ظرفها کاملاند و نیمه ی پنهان آنها در دل دیوار است؛ اما با نگاهی دیگر، میفهمید که ظرفها کامل نیستند و فقط لبه ی باریکی از آنها در دل دیوار و پنهان مانده است. جدا از این خصوصیت تابلو، باید بگویم تک تک آن ظرفها، کاسههای سفالی و بشقابهای سرامیکی و فنجان و نعلبکیهای چینی و گیلاسها و بستنیخوریهای کریستالی هستند که بنده طرف شوهرم پرت کردهام؛ تازه اگر دقت کنید، تکههای خرد و خاکشیر شده ی شمعدانهای نازنینم هم به چشم میخورند.»
کتاب شب های چهارشنبه