1. خانه
  2. /
  3. نیمه شب در کتابفروشی افکار نورانی

نیمه شب در کتابفروشی افکار نورانی

4.5 از 1 رأی

نیمه شب در کتابفروشی افکار نورانی

Midnight at the Bright Ideas Bookstore
انتشارات: مرکز
ناموجود
49500
معرفی نیمه شب در کتابفروشی افکار نورانی
کتاب «نیمه شب در کتابفروشی افکار نورانی» رمانی نوشته ی «متیو سالیوان» است که نخستین بار در سال 2017 به انتشار رسید. «لیدیا اسمیت» زندگی ساده و آرامی در یک کتابفروشی به نام «ایده های درخشان» (یا «افکار نورانی») دارد. اما وقتی جوانی دوست داشتنی و کتابخوان به نام «جویی مولینا» در کتابخانه دست به خودکشی می زند، شرایط تغییر می کند. «لیدیا» که همیشه کتابفروش مورد علاقه ی «جویی» بود، اکنون صاحب دارایی های نه چندان زیاد او شده است: چند خرده ریز و چند کتاب، تنها اشیای بازمانده از انسانی تنها و منزوی است. اما وقتی «لیدیا» کتاب های «جویی» را بررسی می کند، با ذهن مردی جوان در آستانه ی اتفاقی بزرگ مواجه می شود. به علاوه، به نظر می رسد پیام هایی مخفی در این کتاب ها وجود دارد. «جویی» چه چیزی می دانسته است؟ و این اتفاقات چگونه به «لیدیا» مربوط می شود؟
درباره متیو سالیوان
درباره متیو سالیوان
متیو سالیوان در خانواده ای با هشت فرزند در حومه شهر دنور، کلرادو بزرگ شد. وی لیسانس خود را از دانشگاه سانفرانسیسکو، M.F.A. از دانشگاه آیداهو  دریافت کرد، و نویسنده ساکن در Yaddo ،Centrum و مرکز استودیوی ورمونت بوده است. نویسندگی وی نامزد دریافت جایزه پوشکارت و جوایز دیگر شده است، و برنده جایزه ویرایشگر فلوریدا و جایزه داستان تخیلی رابرت اولن باتلر شده است. او علاوه بر سالها کار در فروشگاه Tattered Cover Book در Denver و Brookline Booksmith در بوستون، نویسندگی و ادبیات را در کالج های بوستون، آیداهو و لهستان تدریس کرده است و هم اکنون در کالج بیگ بنند به تدریس نویسندگی، ادبیات و فیلم می پردازد. در صحرای مرتفع ایالت واشنگتن او با یک کتابدار، لیبی ازدواج کرده است و دو فرزند و یک سگ کثیف به نام ارنی دارد. آنها به تازگی در Anacortes ، WA نقل مکان کردند.
ویژگی های نیمه شب در کتابفروشی افکار نورانی
  • برنده جایزه کتاب کلرادو سال 2018
  • نامزد جایزه بهترین کتاب اول گودریدز
نکوداشت های نیمه شب در کتابفروشی افکار نورانی

داستانی تاریک و پرپیچ و خم و شخصیت های عجیب، باعث تمایز این کتاب می شود.

Kirkus Reviews

مبتکرانه و با پیرنگی پیچیده.

Publishers Weekly

این کتاب، جذابیت ویژه ای برای علاقه مندان به حل کردن معما و عاشقان کتاب ها دارد.

Booklist
قسمت هایی از نیمه شب در کتابفروشی افکار نورانی

شب از نیمه گذشته بود و کتابفروشی را داشتند می بستند. آخرین مشتری ها حساب می کردند و می رفتند. «لیدیا» پای صندوق تنها بود و مشغول اسکن کردن بارکدهای یک دسته کتاب جلد نرم آموزش بچه داری که دختر نوجوانی می خواست بخرد. دخترک آبله رو بود و لب هایش پوسته پوسته شده بودند. پول نقد داد و «لیدیا» لبخند زد و چیزی نگفت. نپرسید آن دیروقت شب جمعه، یک دختر تنها در کتابفروشی چه می کند.

حتی در نوجوانی، «لیدیا» می دانست پدرش روزگار سختی دارد و می دانست که خودش جواب سوال های آزاردهنده ای را که زندگی برای پدرش پیش آورده بود، نداشت. نمی توانست داشته باشد. اما موضوع همیشه همین نداشتن جواب ها بود: معنی دوران کودکی اش، نتیجه ی ساعت هایی که در کتابخانه می گذراند، و در کل فلسفه ی پدرش موقعی که او هنوز دختر کوچکی بود.

پدرش همیشه می گفت ذهنت را برای جواب ها باز بگذار. ورق می زنی، فصل ها را می خوانی، کتاب بعدی را پیدا می کنی. می گردی و می گردی و می گردی، و هرچه سخت تر شد از پا نمی نشینی. ولی با زندانبان شدن، «تامس» نشسته بود، طوری که غبار می نشیند، طوری که موی افتاده می نشیند. مثل استخوان های مرده آرام گرفته بود.

مقالات مرتبط با نیمه شب در کتابفروشی افکار نورانی
آشنایی با عناصر «داستان نوآر»
آشنایی با عناصر «داستان نوآر»
ادامه مقاله
اولین نفری باشید که نظر خود را درباره "نیمه شب در کتابفروشی افکار نورانی" ثبت می‌کند