کتاب سیاره آقای سملر

Mr. Sammler's Planet
  • 25 % تخفیف
    380,000 | 285,000 تومان
  • موجود
  • انتشارات: افراز افراز
    نویسنده:
کد کتاب : 3348
مترجم :
شابک : 9786003262867
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 360
سال انتشار شمسی : 1399
سال انتشار میلادی : 1971
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 2
زودترین زمان ارسال : 11 آذر

سیاره آقای سملر
Mr. Sammler's Planet
  • 58,000 تومان
  • به زودی 🙄
  • انتشارات: ورا ورا
    نویسنده:
کد کتاب : 2028
مترجم :
شابک : 978-600982311-6
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 410
سال انتشار شمسی : 1399
سال انتشار میلادی : 1971
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 3
زودترین زمان ارسال : ---

معرفی کتاب سیاره آقای سملر اثر سال بلو

مان «سیاره آقای سملر» در ۶ فصل نوشته شده است. پس از متن رمان هم، موخره ای با عنوان «بی تمدن از هر نظر: اندوه نیویورک در سیاره آقای سملر» نوشته استنلی کرواچ درج شده است. متن رمان پیش رو، پر از گفتگوهای ذهنی شخصیت اصلی داستان است به ویژه در بخش های ابتدایی و گفته می شود که خواندن برخی قسمت های این کتاب، مانند آزمون صبر و تحمل است. به گفته مترجم این کتاب، «سیاره آقای سملر» به تعبیر بسیاری از خوانندگان انگلیسی، از آن دست کتاب هایی است که باید پس از تمام کردنش، دوباره از ابتدا آغازش کنید تا مفهومش را بهتر متوجه شوید. در این آزمون تحمل و بردباری اگر کسی پیروز شود، به یکی از گنجینه های ادبیات جهان فائق آمده است.

کتاب سیاره آقای سملر


ویژگی های کتاب سیاره آقای سملر

برنده جایزه ملی کتاب آمریکا 1971

سال بلو
سائول بلو، نویسنده ی آمریکایی کانادایی تبار بود که به خاطر دستاوردها و آثار ادبی خویش، برنده ی جایزه نوبل ادبیات، جایزه ی پولیتزر و نشان ملی هنر آمریکا شد. او تنها نویسنده ای است که سه بار برنده ی جایزه-ی کتاب ملی برای داستان شده است.سال بلو در ۱۰ ژوئن ۱۹۱۵ در خانواده ای یهودی در لانچین، کبک کانادا به دنیا آمد. پدر و مادرش چند سال قبل از تولد او از سن پترزبورگ روسیه به کانادا مهاجرت کرده بودند. او پس از خواندن رمان کلبه ی عمو تام، نوشته ی هریت بیچر استو، تصمیم گرفت که نویسنده شود. انتشار رمان...
قسمت هایی از کتاب سیاره آقای سملر (لذت متن)
اما اکنون رولزرویس دیگر وارد کوچه ها شده بود. همین طور که ماشین از کنار درختان عبور می کرد می شد صدای برگ های بهاری تازه را شنید که در باد تکان می خوردند. بعد از این همه سال، سملر هنوز مسیر خانه الیا را در آن کوچه های پر پیچ و خم و در میان آن جنگل حومه شهر یاد نگرفته بود.

سرانجام رسیدند، به آن بنای نیمه چوبی سبک تئودور که این جراح متشخص و همسرش، دو فرزندشان را در آن بزرگ کرده و در چمن های زیبایش بدمینتون بازی کرده بودند. سملر که در سال ۱۹۴۷ به عنوان پناهنده ای به آن جا آمده بود با دیدن آن بزرگسالانی که با راکت بدمینتون و گوی پردارش مشغول بودند و آن همه سرزندگی و سرخوشی حیرت کرده بود. اکنون چمن های دوطرف مسیر زیر نور ماه می درخشیدند و به نظر سملر رسید که خوب کوتاه شده بودند و از سنگ ریزه های سفید و کوچک زیر لاستیک اتومبیل صدای دلنشین آسیاب شدن می آمد.

درختان نارون کهن سال و قطور بودند، پیر، پیرتر از مجموع سن تمام گرونرها. چشمان حیوانات در مقابل نور چراغ های جلوی اتومبیل یا چراغ هایی که اطراف مسیر تعبیه شده بودند پدیدار می شدند و می درخشیدند: چشمان موش، موش کور، موش خرمای کوهی آمریکا، گربه و یا حباب های شیشه ای چراغ ها که از میان چمن ها و بوته ها سردر آورده بودند. هیچ پنجره ای روشن نبود. امیل نور چراغ ها را روی در ورودی انداخت. والاس با عجله بیرون پرید و نوشیدنی اش را روی فرش کف ماشین ریخت. سملر کورمال کورمال دنبال لیوان گشت و آن را به راننده داد و گفت: «این افتاد.» سپس به دنبال والاس در امتداد سنگ ریزه هایی که زیر پایشان خش خش می کردند به راه افتاد.