کتاب انسان، موجود ناشناخته

Man, the Unknown
کد کتاب : 21632
مترجم :
شابک : 978-6003767799
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 335
سال انتشار شمسی : 1402
سال انتشار میلادی : 1935
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 4
زودترین زمان ارسال : 5 اردیبهشت

معرفی کتاب انسان، موجود ناشناخته اثر الکسیس کارل

انسان، موجود ناشناخته، کتابی به قلم الکسیس کارل است که تلاش های بسیاری برای به تصویر کشیدن آنچه از بدن انسان شناخته و مهم تر از آن ناشناخته مانده، داشته است. کتاب درباره ی مشکلات جهان مدرن بحث کرده و مسیرهای احتمالی بهتر برای زندگی گونه ی انسان را مورد بررسی قرار می دهد. الکسیس کارل به طور ویژه، به دلیل پیشگامی در حمایت از اصلاح نژادی و اوتانازی یا مرگ آسان، شناخته می شود.
کارل در این کتاب بحث می کند که انسان ها نمی توانند تمدن مدرن را با این سرعتی که پیش می رود دنبال کنند و در این راه دچار اضمحلال خواهند شد. آن ها مجذوب زیبایی های مربوط به علم ماده ی خنثی شده اند اما درک نکرده اند که بدن آن ها و آگاهیشان، تابعی در برابر قوانین طبیعت است. قوانینی که با وجود مبهم بودن، به اندازه قوانین نجومی بی رحم و تسلیم ناپذیرند. آنها نمی دانند که نمی توانند بدون تنبیه شدن، از این قوانین تخطی کنند. بنابراین لازم است که انسان ها، ارتباطات لازم در زمینه ی کیهان، بشریت و خود درون و آنچه مربوط به بافت ها و ذهنشان می باشد را یاد گرفته و بشناسند. به تحقیق، انسان بالاتر از هر چیز دیگری قرار می گیرد. اگر انسان نابود شود، زیبایی تمدن و حتی عظمت و شکوه جهان مادی نیز ناپدید خواهد شد. بشریت باید توجه خود را از ماشین های بی روح و بی جان برگرفته و آن را به جسم و جان خود و به فرآیند های ارگانیک و روانی که این ماشین ها و جهان نیوتن و اینشتین را ایجاد کرده اند، باز گرداند.

کتاب انسان، موجود ناشناخته

الکسیس کارل
آلکسیس کارل (Alexis Carrel)‏ (۱۸۷۳–۱۹۴۴) زیست‌شناس فرانسوی برندهٔ جایزه نوبل فیزیولوژی و پزشکی در سال ۱۹۱۲ به خاطر مطالعهٔ سیستم گردش خون بود. او در پایان عمر متهم به همکاری با اشغالگران نازی شد ولی پیش از محاکمه درگذشت. از وی کتاب‌های نیایش و انسان، موجود ناشناخته به فارسی ترجمه شده‌است. کتاب اخیر پرفروش‌ترین کتاب در سال ۱۹۳۵ بوده‌است.
قسمت هایی از کتاب انسان، موجود ناشناخته (لذت متن)
بین علومی که از موجودات زنده و علومی که از مواد بی جان گفت وگو می کنند اختلاف فاحشی موجود است. فیزیک و هیئت و مکانیک بر مبانی دقیق و روشنی استوار گشته اند که بیان آنها به زبان ریاضی به سهولت ممکن است. این علوم به جهان ما جلوه موزونی که در آثار یونان قدیم منعکس است بخشیده و آن را با شبکه ای از محاسبات و فرضیه های خود در بر گرفته و در جست وجوی حقیقت توانسته اند از حدود عادی فکر گذشته و در غایت خود به آن معانی که منحصرا به زبان عدد و به صورت علایم و نشانه ها بیان می شوند برسند، درحالی که علوم زیستی[۱] چنین نیستند و کسانی که کیفیات حیات را مطالعه می کنند گویی در میان جنگل سحرانگیزی که درختان بی شمارۀ آن دائما تغییر شکل و جا می دهند سرگردانند و در برابر انبوه مطالبی که تفسیر آنان ممکن است ولی تعمیم فرمول های ریاضی درباره آنها میسر نیست خود را خسته و عاجز می بینند. از اشیای دنیای مادی هرچه باشند، ستاره یا اتم، فولاد یا آب، کوه یا ابر، می توان بعضی خصایص مانند وزن و ابعاد فضایی را انتزاع کرد. این مفاهیم انتزاعی است که عوامل بحث علمی را می سازد نه کیفیات محسوس مشاهده اشیاء، چیزی جز مرحله مقدماتی علم یعنی شکل توصیفی آن نیست. و تنها طبقه بندی کیفیات یا (فنومن ها) را در بر می گیرد ولی قوانین طبیعی یعنی نسبت های ثابت بین کمیت های متغیر، وقتی که علم انتزاعی تر شد نمودار می شود. از آنجا که علوم فیزیک و شیمی انتزاعی[۲] و کمی هستند اینقدر زود و زیاد پیشرفت کرده اند و با آنکه هنوز نمی توان گفت که ساختمان و ماهیت حقیقی اجسام را به ما شناسانده اند معذلک با کمک آنها می توان چگونگی کیفیات را پیشگویی و پیش بینی کرد و یا آنها را به میل خود ایجاد نمود، و ما توانسته ایم با روشن ساختن راز ساختمان و خواص ماده تسلط خود را بر هر آنچه در سطح زمین است جز  «آدمی» محرز سازیم.