این کتاب بر آگاهی مخاطب خود می افزاید.
توصیه می شود.
این کتاب، مخاطبان متفکر و بااندیشه را جذب خواهد کرد.
ممکن است جهان حالا نظر متفاوتی به کار تو پیدا کرده باشد اما نیازی نیست که درباره ی خودت دروغ بگویی.
بیش از یک سال طول کشید تا خاکستر پسرم از مانچوریا برسد به ما، دائما می گفتند کمونیست ها آن جا همه چیز را سخت کرده اند. بعد وقتی درنهایت خاکسترش رسید همراه با خاکسترهای بیست و سه مرد جوان دیگر بود که درحال تلاش ناامیدانه برای عبور از میدان مین مرده بودند.
لذت بردن از زیبایی جهانی که به اعتبارش شک داری، دشوار است. جهانی که بهترین چیزهایش در شب جمع می شوند و صبح ناپدید می شوند، آن چیزی که مردم به آن جهان شناور می گویند.
«ایشی گورو» در این رمان، ایده هایش در مورد خاطرات و هویت را که در داستان های قبلی نیز به آن ها پرداخته است، به شکل کامل مورد تحلیل و کاوش قرار می دهد.
در این مطلب می خواهیم با برخی از بزرگترین نویسندگان ژاپنی بیشتر آشنا شویم
«بازماندهی روز» سومین کتاب کازو ایشیگورو است که در سال 1989 منتشر شده و در همان سال موفق به کسب جایزهی بوکر گردید
می توان گفت که هدف اصلی این ژانر، «زندگی بخشیدن به تاریخ» از طریق ساختن داستان هایی درباره ی گذشته یا یک دوره ی تاریخی خاص است.
اگر همیشه با دیده ی شک و تردید به رمان های عاشقانه و طرفداران آن نگریسته اید و علت محبوب بودن این ژانر، کنجکاوی تان را برانگیخته است، با این مقاله همراه شوید
کازوئو ایشی گورو، نویسنده ی دوست داشتنی و فوق العاده با استعداد ژاپنی/انگلیسی است که با شایستگی تمام، جایزه ی نوبل ادبیات سال 2017 را از آن خود کرد.
داستان در اول بنظر آروم و روتین میاد اما کم کم به اتفاقات و مسائل عمیقی اشاره میکنه که واقعا قابل تأمل هستن. خیلی جالب بود که از زاویه شخصی مسن و احساساتش به این مسائل خانوادگی، اجتماعی و سیاسی نگاه شده بود و تاثیرات جنگ و گذر زمان.. واقعا خوندنش خالی از لطف نیست و اگر به این ژانر، مخصوصا فرهنگ ژاپن و هنر علاقه داشته باشید واقعا لذت خواهید برد.
اون تلقی بالا از کتاب بازمانده روز، درست نیست! بوکر رو نمیدن به کسی که درباره تشخص افراد مینویسه، میدن به کسی که درباره از دست رفتن تشخص یک ملت مینویسه و گوشزد میکنه: ای که پنجاه رفت و در خوابی، مگر این چند روزه دریابی! و این صحبت 20 سال قبل بود و امروز اون ملت در حال پادویی برای کشور دیگری است.
اولین کتابی بود که از آقای ایشی گورو میخواندم. هنگام مطالعه حالت تعلیقی بهم دست میداد. تصاویری را که ترسیم میکند گاهی به صورت واقعی جلوی چشمانم ظاهر میشدند. ترجمه خوب بود. گاهی برخی جملات را متوجه نمیشدم که مجبور میشدم چند بارِ دیگر بخوانم! ممکن است ایراد از ترجمه بوده. در هر صورت اگر کمی در مورد تاریخ ژاپن مطالعه داشته باشید ممکن از درک درستتری به شما دست دهد.
سلام بنده متاسفانه زمان زیادی ندارم که بخوام رمان بخونم ولی اگه وقت کنم میخونم ادم با خوندن هر رمان خودش رو جای شخصیتی که دوست داره و قهرمان فیلم هست میگذاره و با اون زندگی میکنه پس شما با خوندن هر رمان یک زندگی جدید رو تجربه میکنید