1. خانه
  2. /
  3. کتاب خرمگس

کتاب خرمگس

6 ناشر این کتاب را منتشر کرده‌اند
4.83 از 6 رأی

کتاب خرمگس

The Gadfly
٪15
255000
216750
4.7 از 5 رأی

کتاب خرمگس

The Gadfly
٪10
390000
351000
4.75 از 4 رأی

کتاب خرمگس

The Gadfly
٪15
450000
382500
5 از 2 رأی

کتاب خرمگس

(چرم،لب طلایی)
The Gadfly
٪15
295000
250750
5 از 1 رأی

کتاب خرمگس

The Gadfly
ناموجود
40000
1 از 1 رأی

کتاب خرمگس

(رمان کلاسیک)
The gadfly
ناموجود
220000
معرفی کتاب خرمگس

رمان خرمگس نوشته ی اتل لیلیان وینیچ، نویسنده ی ایتالیایی است. در کتاب خرمگس آرتور برتون ، یک کاتولیک انگلیسی ، برای آنکه بیاموزد چگونه کشیش شود به ایتالیا سفر می کند. او در حین سفرش ایده های رادیکالی را کشف می کند ، از کاتولیک چشم پوشی کرده و ایتالیا را ترک می کند. در حالی که مدتی را در دوری سپری می کند ، سختی های زیادی را متحمل می شود ، اما با شور و حرارتی انقلابی دوباره برمی گردد. او روزنامه نگار می شود ، و در مجلات، طنز درخشان خود را با نام مستعار خرمگس منتشر می کند. او تحت این مطالب که درمجلات چاپ می کند ایده های رادیکال خود را نیز تبیین می کند. مقامات محلی بزودی در صدد دستگیری وی برمی آیند. جما ، معشوق او و پادره مونتانلی ، کشیش وی ، از طریق روابط تراژیک خود با شخصیت اصلی یعنی آرتور ، اشکال مختلفی از عشق را نشان می دهند: مذهبی ، عاشقانه و خانوادگی. داستان خرمگس این احساسات را با تجربه های آرتور به عنوان یک انقلابی مقایسه می کند ، به ویژه رابطه بین احساسات مذهبی و انقلابی. بسیاری شخصیت خرمگس را با مسیح مقایسه کرده اند.
خرمگس رمانی جذاب و تاثر برانگیز است که در عین حال که به توصیف احساسات آدمی و روابط آدم ها با یکدیگر می پردازد تمرکزش را بر مسائل سیاسی و اجتماعی دهه های 30 و 40 قرن نوزدهم در ایتالیا می گذارد و همچنین از پرداختن به مسائل فلسفی و اعتقادی نیز غافل نمی شود.
درباره اتل لیلیان وینیچ
درباره اتل لیلیان وینیچ
اِتِل لیلیان وُینیچ (Ethel Lilian Voynich)‏ (۱۱ مهٔ ۱۸۶۴ – ۲۷ ژوئیهٔ ۱۹۶۰) رمان‌نویس و موسیقی‌دان ایرلندی بود. اِتِل لیلیان وُینیچ در خانوادهٔ جرج بول، از دانشمندان برجستهٔ انگلیسی، در ۱۱ مهٔ ۱۸۶۴ دیده به جهان گشود. پدر وی پروفسور ریاضیات بود. مادرش، مری اورست، دربارهٔ مسائل اجتماعی مقالاتی می‌نوشت. جرج اورست، عموی مادر او، جغرافی‌دان مشهوری بود و مرتفع‌ترین قلهٔ جهان نیز، به پاس تحقیقات وی، در رشته‌کوه‌های هیمالیا، اورست نام گرفته‌است.
اتل از کودکی با احتیاج آشنا شد. هنوز یک سال و نیم از عمرش نگذشته بود که پدرش جهان را وداع گفت. پس از پدر، پرورش او و چهار خواهر دیگرش به دوش مادر افتاد. مادر نیز با تدریس ریاضیات، به‌زحمت این خانوادهٔ بزرگ را اداره می‌کرد. استعدادهای درخشان نویسندهٔ آینده، زودرس بود. او به تحصیل فلسفه، ادبیات، زبان‌شناسی و موسیقی پرداخت. در این میان، موسیقی بیش از همه نظر او را جلب می‌کرد. ابتدا به آثار ویلیام بلیک، شاعر انگلیسی، علاقه‌مند شد، سپس آثار شکسپیر و دیکنز به زندگی‌اش راه یافتند. اتل در بهار ۱۸۸۷ به روسیه سفر کرد و در مراجعت به وطن، با میخائیل وینیچ، یک انقلابی لهستانی که به انگلستان گریخته بود، ازدواج کرد. در سال ۱۸۹۳، ترجمهٔ آثار کاشین، گوگول، داستایفسکی، شچدرین، اوسپنسکی و گروهی دیگر از نویسندگان روس را آغاز کرد. پس از آن، نخستین رمان خود، خرمگس را به چاپ رساند. سه سال پس از انتشار خرمگس، رمان دیگر وی به نام جک دیموند چاپ شد. اتل در کتاب اخیر خود نیز ریاکاری و قساوت خادمان کلیسا را برملا و رسوا می‌سازد. در سال ۱۹۰۴، سومین اثر او به نام الیویالتام انتشار یافت. در سال ۱۹۱۰، رمان دیگری به نام دوستی گسیخته شده نوشت. این رمان دربارهٔ زندگی خرمگس در آمریکای جنوبی است. در ۱۹۱۱ و چند سال بعد از آن، چند اثر معروف از لرمانتوف، شاعر اوکراینی، را به زبان انگلیسی ترجمه و منتشر کرد.
قسمت هایی از کتاب خرمگس

رستگاری تان را جاودانه در آغوش بگیرید، از ثمره اش بهره ببرید! من آن را همچون استخوانی که جلوی سگ های گرسنه ی خیابانی می اندازند، به سوی شما افکندم! دیگر از بهای غذایی که می خورید نگران نباشید، بیایید شکم تان را از گوشت تن پسرم پر کنید! ای بربرهای آدم خوار، ای خون آشامان مرده خوار! اینک از گوشت تن پاره ی جگر من بخورید! خون گرم و جوشان قلب جگرگوشه ی من، خونی را که به خاطر شما ریخته شد، بنوشید. آن را سر بکشید، بلیسید و لب های تان را با آن سرخ کنید. هم چون کرکس های مرده خوار، گوشت را از کف یکدیگر بربایید، بر سر آن با هم بجنگید و سرانجام آن را حریصانه ببلعید؛ ولی دیگر مرا شکنجه نکنید. به این تنی که به خاطر شما قربانی شده بنگرید، قطعه قطعه و خون چکان ... هنوز قلبش از زندگی رنج آور می تپد، از این احتضار جگرسوز می لرزد؛ بیایید مسیحیان، این را بنگرید و بخورید!

صدای پدر مونتانلی در عین حال که آرام، پرطنین و گیرا بود، چنان آهنگ دلپذیری داشت که به کلامش جذابیت خاصی می بخشید. صدایش مثل سخنوران ذاتی، بسیار پخته و اصیل بود و هرگاه با آرتور حرف می زد، لحنی محبت آمیز داشت. آرتور در پاسخ گفت:«نه پدر، باید پیدایش کنم. مطمئنم آن را همین جا گذاشته اید. فکر نمی کنم هرگز بتوانید دوباره مثل آن را بنویسید.» مونتانلی مشغول کار خود شد. در آن سوی پنجره، سوسکی با بال های طلایی به طور یکنواخت وزوز می کرد و از خیابان، صدای فریاد متوالی و آزاردهنده ی یک میوه فروش سیار به گوش می رسید.

مقالات مرتبط با کتاب خرمگس
آثار کلاسیک کوتاه، فرصتی برای آشتی با کتاب خواندن
آثار کلاسیک کوتاه، فرصتی برای آشتی با کتاب خواندن
ادامه مقاله
نظر کاربران در مورد "کتاب خرمگس"
21 نظر تا این لحظه ثبت شده است

خدا نشر مجید رو حفظ کنه که انقدر منصفن

1403/10/03 | توسطحسین چوپانی
1
|

سلام. من این کتاب رو چاپ ۲۵۳۶ شاهنشاهی دارم با ترجمه خسرو همایون پور نشر امیرکبیر ولی تعداد صفحات ۲۸۳ صفحه است یعنی کمتر از چاپ فعلی

1403/09/23 | توسطروح اله میرهاشمی (و یا همکاران واحد انتظامات)
0
|

من این کتاب رو از نشر آتیسا دارم اما نمیدونم چطور هست ترجمه‌ش . کسی ترجمه این نشر رو خونده؟

1403/06/06 | توسطکاربر سایت
0
|

خیلی دوستش داشتم ترجمه داریوش شاهین عالی بود

1403/06/02 | توسطکاربر سایت
1
|

به قول اصفهانی‌ها : خر مِگِز

1403/03/06 | توسطکاربر سایت
1
|

این کتاب رو از نشر مجید خوندم عالی بود حتما بخونید💕

1402/11/13 | توسطنرگس خاکپور
0
|

ژانرش چیه؟

1402/06/14 | توسطکاربر سایت
0
|

ترجمه خسرو همایون پور نشر امیرکبیر افتضاحه

1402/05/27 | توسطشکوفه شریف
1
|

این کتاب بیزاری دین وجازدن کمونیست هست ویک زمانی ممنوع بود

1401/12/29 | توسطکاربر سایت
1
|
پاسخ ها

اتئیست منظورتونه دیگه ؟

1402/01/08|توسطنسیم
2

دوست عزیز، این اشتباه رو خیلی‌ها مرتکب می‌شوند. آتئیسم یک مکتب خداناباوری و کمونیسم یک مکتب سیاسی. اینا هیچ ربطی به هم ندارند. شما واقعن اهل کتاب هستید یا خودتان را مسخره کردید؟

1403/05/01|توسطمهرشاد - کاربر سایت
3

مهرشاد جان برای یک مدعی کتابخون درست نیست که انقدر عصبی باشه ! من این کتاب رو نخوندم این دوستمون درباره‌ی بیزاری از دین گفت ، منم گفتم به کسی که از دین بیزاره اتئیست میگن نه کمونیست . هر کمونیستی از دین بیزار نیست. مثلا کمونیست مسلمان هم داریم

1403/05/30|توسطکاربر
0

سلام دوستان عزیز کسی ترجمه جناب بلوچ رو خونده؟ تایید میکنه؟ ممنون از لحاظ حذفیات و...

1401/12/23 | توسطزهرا حمیدی
0
|
پاسخ ها

آره خیلی روان و خوبه

1403/04/25|توسطصدف صدوقی شبستری
0

ویرایش و ترجمه‌ی بسیار بد خسرو همایون‌پور نذاشت از کتاب لذتی ببرم؛ ضمن این که احساس می‌کنم متن حذفیات زیادی داشت.

1401/12/11 | توسطمریم شریفلو
5
|
پاسخ ها

دقیقا منم دارم درست نمیفهمم ضمن اینکه پاورقی‌ها بجای اینکه زیر صفحه باشه برده آخر کتاب و دم به دقیقه باید بری آخر کتاب بخونی🤦‍♀️

1402/05/27|توسطشکوفه شریف
0

یک داستان عاشقانه .اما همراه با یک کینه و عداوتی که نویسنده با گستاخی در امر اعتقادات بشری طراحی کرده . ارزشی ندارد .

1401/10/19 | توسطمهدی - کاربر سایت
3
|

خیلی کتاب زیبایی بود از همون کتابایی که نمیزاریش زمین و جذبش میشی منکه به معنای واقعی غرق در این کتاب شدم کلا داستان جذابی داشت با اینکه جزو رمان‌های سیاسیه

1401/07/14 | توسطمبینا - کاربر سایت
6
|

آرتور با فهمیدن دروغی که یه کشیش بهش گفته بود مسیر زندگیش عوض شد، اما به کل از دین و مسیحیت متنفر شد. به نظرم عمل یه شخص ملاک و معیار قضاوت درباره یه آیین نیست. پس با دیدگاه کلی کتاب و نویسنده موافق نیستم و خوندنش رو توصیه نمی‌کنم، اما بعضی تصویرسازی هاش رو دوست داشتم.

1401/07/08 | توسطزهرا
5
|
پاسخ ها

نیاز نیست با کشیش صحبت بشه تا اون اتفاق بیفته، دیدن قیمت کتابها هم میتونه همون اثر رو داشته باشه، کسی که به باورش شک داشته باشه از فراری شدن دیگران هراس داره، اتفاقا من توصیه میکنم همه کتابها خوانده شود علی الخصوص عناوین مورد توصیه شما و دوستانتان تا حق عیان شود.

1403/07/28|توسطشهریار یزدان پناه
0

این کتاب، یک داستان بی‌نظیر است از قهرمانی ناکامل و پر ایراد. زبان گزنده خرمگس، صحنه‌آرایی‌های تأثیرگذار (از جمله صحنه اعدام)، آدمی را در کتاب فرو می‌برد

1401/06/31 | توسطImfarza
1
|

شاهکار انقلابی اگه به داستان‌های انقلابی و مبارزان اونها علاقه دارید تعلل نکنید

1401/06/14 | توسطImfarza
1
|

انگار کتاب به دو بخش تقسیم شده، اوایل کتاب اصلا خوب نیست، اواخر کتاب با بازگشت خرمگس عالیه

1401/02/17 | توسطمرادی - کاربر سایت
1
|

پناه بر خدا! نشر امیر کبیر حدودا صد صفحه از این کتاب رو حذف کرده! چاپ 1388 قطع رقعی‌، 423 صفحه است و این... امان از سانسور و تحریف و تغییر. یاد وزارت خونه حقیقت افتادم از رمان 1984😔 اورول درست پیش‌بینی کرده بود

1400/11/12 | توسطکاربر سایت
32
|
پاسخ ها

البته گاهی هم پیش می‌آید که کاهش تعداد صفحات به خاطر حروف‌چینی مجدد و تغییر اندازه فونت و … باشد!

1402/01/12|توسطکاربر سایت
0

من این چاپ جدید امیرکبیر را گرفتم. متاسفانه حذفیات بسیار بی جا و بدسلیقه ای بر متن تحمیل شده که واقعا گاهی به هجو و وهن خواننده پهلو می‌زند... متاسفم که ظاهرا همیشه من بعد باید این نوع ویرایش‌های جدید را بخوانیم...

1400/06/15 | توسطآتوسا کثیری
10
|

نظرتون درباره دو ترجمه داریوش شاهین و خسرو همایون پور چیه؟ کدوم بهتره

1400/05/24 | توسطکاربر سایت
4
|
پاسخ ها

ترجمه داریوش شاهین بهتره

1400/06/03|توسطآتوسا کثیری
6

بنده هر دو نسخه را دارم و بخش‌هایی از فصل اول آن را با نسخه انگلیسی مقایسه کردم. ترجمه زنده‌یاد شاهین هم برتر است و هم ویرایش به مراتب بهتری دارد.

1401/10/11|توسطمحسن جهانگیری
1