گزنده ترین و پرشورترین هجویه ی دیکنز از ناعدالتی اجتماعی.
دفاعی درخشان از هنر.
یک شاهکار.
از اهمیت سرقت بانک چه قبل از این ماجرا و چه بعد از آن، حتی اندکی هم در فکر صاحب آن تأسیسات کاسته نشده بود. با لاف و گزاف سعی داشت به همه ثابت کند که چه گونه دقیق و فعال است و به عنوان یک مرد فوق العاده، خودساخته و تاجری اعجوبه و برخاسته از میان لجن ها، که می بایستی به او از ونوس هم، که از دریا برخاسته بود، بیشتر احترام گذاشت، خود را بشناساند و همگان بدانند که او اجازه نمی دهد مشکلات خانوادگی اش او را از رسیدگی به مسائل تجاری باز دارد. در نتیجه در اولین هفته های بازگشت به زندگی مجردی حتی شلوغ کاری را از حد معمول هم گذراند و در رابطه با تحقیقات انجام شده در اطراف سرقت چنان جار و جنجالی به راه انداخت که مأمورین مسئول. این پرونده آرزو می کردند که ای کاش چنین سرقتی هرگز اتفاق نیفتاده بود.
خانم اسپارسیت خستگی ناپذیر، سرما خورده و با صدایی که جز فس و فسی از آن باقی نمانده بود، و در حالی که قامت بزرگ منشانه اش در زیر بار عطسه های پی در پی خمیده شده بود و بیم شکستن آن می رفت، آن قدر دنبال ارباب خود به این در و آن در زد تا بالاخره او را در شهر صنعتی پیدا کرد. در آنجا، در هتل سنت جیمز هر چه را که دیده و ندیده بود با بزرگ منشی تمام بیرون ریخت. و این زن اصیل پس از این که مأموریت خود را با کمال وفاداری به پایان رسانید سرخود را روی شانه آقای باندربی نهاد و از حال رفت.
اولین کار آقای باندربی جدا کردن او از خود و خواباندن او روی زمین بود تا در آن جا مراحل مختلف ناراحتی را تحمل کند. سپس تصمیم گرفت او را به هوش آورد و این عمل را با انواع کمک های اولیه ای که می دانست از قبیل پیچاندن شست و کشیدن دست و خالی کردن سطل آب روی صورت و ریختن نمک در دهان انجام داد. بالاخره بعد از این که در اثر این همه مراقبت به هوش آمد (که خیلی هم به سرعت انجام گرفت)، او را با عجله سوار بر ترن، گرسنه و تشنه و نیمه جان به کوک تاون آورد.
در این مطلب قصد داریم به تعدادی از کتاب های کلاسیک کوتاه بپردازیم که انتخاب هایی عالی برای ورود به جهان آثار کلاسیک به شمار می آیند.
دوستی های ادبی، روابطی جالب توجه و تأثیرگذار هستند.
آثاری که شروع کننده ی مسیرهای حرفه ایِ درخشانی بودند و در برخی موارد، یک شَبه خالق خود را به شهرت رسانده اند.
در این مطلب به تعدادی از برجسته ترین نویسندگان بریتانیایی می پردازیم که آثارشان، جایگاهی ماندگار را در هنر ادبیات برای آن ها به ارمغان آورده است.
دیکنز معتقد بود داستان ها و به طور کلی ادبیات می توانند مشکلات دنیا را حل کنند.
من چاپ هفتم نشر نگاه رو خوندم، متاسفانه خیلی ترجمه بدی داشت. پر از غلط تایپی و ویراستاری. از اون بدتر مکالمه هاش! شما فکر کنید توی مکالمهها یجا مترجم ادبی ترجمه کرده بود و چند صفحه بعد مکالمه همون شخص رو محاورهای. گاها نصف بند رو ادبی و نصف بقیه رو محاورهای! امیدوارم این اشتباهات تو چاپهای بعدی اصلاح شده باشه، در غیر اینصورت توصیه میکنم که اصلا این کتاب رو از نشر نگاه نگیرید. انتشارات «مجید» شاید گزینه بهتری باشه.
دقیقا همینطوره، من چاپ هشتم رو دارم از انتشارات نگاه اما شایسته بود ویراستار و مترجم محترم بعد از این همه سال حداقل غلطهای نگارشی و املایی رو تصحیح میکردند!
دقیقا همینطوره، من چاپ هشتم رو دارم از انتشارات نگاه. شایسته بود ویراستار و مترجم محترم بعد از این همه سال حداقل غلطهای نگارشی و املایی رو تصحیح میکردند!
کتاب تقریبا سنگینی بود ترجمه اقای شاهری لنگرودی بسیار روان بود ولی موضوع داستان پیچیدگی داشت ونوع خاصی بود ولی خواندنش خالی از لطف نیست.
کتاب فوق العاده ای بود و بسیار تلخ. ولی واقعیت زندگی همینه! واین که بعد این کتاب از داشتمن قدرت تخیل بسیار خوشحالم.
دیکنز با نمایشی طنزآلود و کمابیش مبالغهآمیز از تضادهای طبقاتی، شرایط کار و زندگیِ کارگران را توصیف میکند. وی برای خلق این رمان، به چند شهر صنعتی مسافرت کرد و از نزدیک، شاهد اوضاع کارگران بود.
تلاش خودشو کرده نویسنده ولی به هیچ عنوان به پای آثاری چون آرزوهای بزرگ و دیوید کاپرفیلد از همین نویسنده نمیرسه
جملات زیبا و تاثیر گذاری از طرف شخصیتهای کتاب مانند استفان بلک پول و رءیس سیرک گفته میشه
جذاب و خواندنی مثل همه کارهای دیکنز