کتاب به سبک جریال سیال ذهنی نوشته شده: جملات کوتاه و پشت سر هم. پرش از یک فکر و رسیدن به فکری دیگه. این باعث میشه مطالعه این داستان اصلا ساده نباشه! از 200 صفحه، به زور تا صفحه 90 خوندم و در نهایت کنار گذاشتمش. برای این سبک روایت، تعداد صفحات و توضیحات کتاب باید کمتر میبود. سخته که همش در فکر یک نفر باشیم! اما موضوع و داستان جالبی داشت. تعدادی زندانی در بند اعدام و منتظر اعدام! اما بیشتر در مورد احوال یک اعدامی در مورد قتل عشقش بود تا شرایط در انتظار مرگ بودشن و مرور خاطراتش و داستان زندگیش و ...
کتاب بدرد نخوریه، الکی پولتون رو دور نریزید