جنگ جین سونگ بینشی خاص از سبک زندگی و ساختار قدرت افراد سرآمد کره ی شمالی نمایان می سازد. قصه که با فرار هیجان انگیز نگارنده به اتمام می رسد، دگردیسی تدریجی او را از یک حزب باد محض، به شکاکی جدی و سپس دشمن کشور نشان می دهد. رهبر عزیز داستان گیراییست که با شکوه و شاعرانگی شرق بیان می شود: کتابی که زمین گذاشتن آن مشکل است و نحوه ی نگاه جهان به این کشور معماآلود را تغییر می دهد.
داستان قابل توجهی از نزاع و بقا.
داستان مهیج غیرممکن...یکی از بهترین نمایش های حال حاضر از کابوس کره ی شمالی.
«انگار متوجه مطلب نیستی ها؟ هیچ آینده ای برای من وجود نداره. تو حداقل تو پیونگ یانگی، جایی که آدم می تونه با کار سخت زندگیش رو جلو ببره. تو حتی تونستی شغلت رو انتخاب کنی. این جا، بهترین کاری که می تونم بکنم اینه که جون بکنم تا وعده ی غذایی بعدیم رو جور کنم. حتی اگه غذای امروز جور بشه، باید نگران فردا باشم. و فرداش. تمام مدت بیداری از این می ترسم که دوباره می تونم غذا بخورم یا نه. وضع زندگی من بهتر از حیوون ها نیست. توی ایستگاه با چشمای خودت دیدی. می دونی که احوال پرسی قبلا چطور بود: غذا خوردی؟ اما الان نمیشه این رو بگی، چون چی می خوای جواب بدی؟ نه، نخوردم، حالا چه غلطی می تونی بکنی؟ متوجه نیستی؟ بیرون پیونگ یانگ اوضاع متفاوته. و توی پایتخت با این مسائل روبه رو نیستین، ها؟ به جایی که اشاره می کرد نگاه کردم. روی دیوارهای دو طرف بازار به جای لیست قیمت اجناس، با رنگ سیاه شعارهایی نوشته شده بود. «کسانی که از قوانین رفت وآمد سرپیچی کنند، به مرگ با جوخه آتش محکوم می شوند!»، «کسانی که غذا احتکار کنند به مرگ با جوخه آتش محکوم می شوند!» شعارها چنین القا می کردند که هر اشتباهی مرگ با جوخه آتش در پی دارد.»
یکی از بهترین ـ شاید هم بهترین کتاب ـ در حوزهی کرهی شمالیشناسی محسوب میشود. علت آن این است که برخلاف اکثر کتابهای این حوزه، «رهبر عزیز» توسط کسی نوشته و رواست شده است که از نزدیکان خانوادهی کیم بوده و سمت مهمی داشته است. مطالعهی این کتاب، میتواند ما را به شناخت بهتری از وضعیت کرهی شمالی برساند.
من با این کتاب ترسیدم، لرزیدم و اشک ریختم و در اخر برای راوی و شخصیت اصلی کمی خوشحال شدم
من با این کتاب ترسیدم، لرزیدم و اشک ریختم و در اخر برای راوی و شخصیت اصلی کمی خوشحال شدم
خیلی عالی بود.داستان بینظیر واقعیش و شخصیتهای به یاد ماندنی که داره باعث همذات پنداری خواننده میشه. جملات عجیب و تاثیر گذاری هم داره مثل این یکی: «فهمیدم زمانی اشک سرازیر میشود که دست شخص دیگری برای پاک کردنش وجود داشته باشد»
از لحاظ فنی، کره شمالی هنوز در جنگ با آمریکاست، به همین دلیل، در داخل کشور به کمکهای انساندوستانه خارجی «غنیمت جنگی» میگویند. رژیم کره شمالی خودش را مقید به ایدئولوژی جوچه میداند و در آن واژه «کمک» ممنوع است، چون تهدیدی برای «اتکا به خود» محسوب میشود. در نتیجه، هدایایی که هر ماه کارکنان سازمان جبهه متحد دریافت میکردند، «غنایم جنگی» به حساب میآمد که سازمانهای مذهبی کره جنوبی و بینالمللی آنها را با نام کمکهای انساندوستانه اهدا کرده بودند. (کتاب رهبر عزیز – صفحه۲۱۷)
در عالی و مهم این کتاب هیچ شکی نیست و من فکر میکنم همهی ما باید در مورد حکومتهای تمامیتخواه اطلاعات مناسبی در اختیار داشته باشیم. بنابراین پیشنهاد میکنم که این کتاب را مطالعه کنید – این کتاب را جزء کتابهای پیشنهادی کافهبوک قرار دادهایم – اما به اعتقاد من، این کتاب فقط یک مثال از درسهای مهمی است که جورج اورول سعی دارد در کتاب ۱۹۸۴ به ما بدهد. پس پیشنهاد دیگر من این است که حتما در کنار این کتاب، کتاب ۱۹۸۴ را نیز مطالعه کنید. (اگر توانستید کتاب مزرعهی حیوانات را نیز از جورج اورول بخوانید.)