کتاب درخت

Odin Teatret : The Tree
تئاتر به مثابه زندگی
کد کتاب : 26268
مترجم :
شابک : 978-6008987505
قطع : پالتویی
تعداد صفحه : 133
سال انتشار شمسی : 1400
سال انتشار میلادی : 2016
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 2
زودترین زمان ارسال : ---

معرفی کتاب درخت اثر یوجنیو باربا

گروه تئاتر اودین به سرپرستی کارگردان شهیر ایتالیایی، یوجینو باربا، با بیش از نیم قرن سابقه ی هنری، اقدام به آفرینش قرین به هشتاد اثر نمایشی نموده است. هر کدام از این آثار تا تبدیل شدن به یک نمایش نامه و سپس اجرا، مراحل مختلفی را طی کرده اند که مجموعه کتاب های تئاتر به مثابه ی زندگی به این مراحل پرداخته است. از زمان پدید آمدن یک اثر هنری تا شکل گیری کامل آن، به جز نویسنده ی نمایش نامه و کارگردان آن، افراد مختلف نظیر بازیگر، طراح صحنه، دراماتورژ و مشاور ادبی بر بدنه ی اثر هنری تاثیر می گذارند. آشنایی با این تاثیرات به منزله ی آشنایی با روح تئاتر است و بهترین راه ارائه ی آن، نوشته شدن به دست خود عناصر تاثیرگذار است. مجموعه ی تئاتر به مثابه ی زندگی از چنین سبک و سیاقی برخوردار می باشد.
یکی از کتاب های این مجموعه، نمایش نامه ی درخت است که نوعی مفهومی استعاری برای تاریخ و زمان می باشد. درخت تاریخ در طول زمان رشد می کند و مورد هجمه های مختلف قرار می گیرد. این درخت برای هر کسی یک مفهومی در پی دارد. گاه درختی خشک است که دو راهب زیر آن نشسته و منتظر بازگشت پرندگان هستند. گاه سایه ساری از فراموشی برای مادری است که زیر آن استراحت می کند و گاه هدف عده ای جنگ سالار است که در پی نابودی آن می باشند. یوجینو باربا رشد شورانگیز این درخت و ارتباطات انسان با آن را به زیبایی در قالب این نمایش نامه به تصویر کشیده است.

کتاب درخت

یوجنیو باربا
یوجینیو باربا زادهٔ ۲۹ اکتبر ۱۹۳۶ در بریندیزی ایتالیا ، کارگردان تئاتر و نویسنده اهل ایتالیا است که در دانمارک در شهر هولشتبرو زندگی می‌کند.او مؤسس گروه تئاتر مطرح اودین تئاترت (Odin Teatret) و مدرسهٔ بین‌المللی انسان‌شناسی تئاتر است که هر دوی آن‌ها در هولستبروی دانمارک واقع شده‌اند.در طول چهل‌وپنج سال گذشته یوجینیو باربا ۶۵ نمایش را با گروه اودین تئاترت و گروه تئاترو موندی کارگردانی کرده که آماده شدن برخی از آن‌ها دو سال طول کشیده‌است.
قسمت هایی از کتاب درخت (لذت متن)
آئورلیانو: پرندگان دیگر اینجا نیستند؟ کجا رفته اند؟ چرا؟ چرا مار را ترک کرده اند؟ سرافینوس: نمی دانم. فقط می دانم که رفته اند. آئورلیانو: درخت مرده است. درخت مرده است. بی برگ است، هرگز شکوفه نمی دهد. هیچ میوه ای نمی تواند رشد کند. و پرندگان هرگز باز نخواهند گشت... جنگ سالار اروپایی: حلزونی را دیدم که در امتداد لبه ی یک تیغ می لغزید. این رویای من است. این کابوس من است. خزیدن، لغزیدن، در امتداد لبه ی یک تیغ و زنده ماندن...