چگونه شلیک نورون ها باعث ایجاد احساسات ، افکار و احساسات ذهنی می شود؟ چگونه می توان حوزه های مختلف ذهن و بدن را با هم آشتی داد؟ کتاب «زبان و آگاهی» نوشته جرالد م. ادلمن تلاشی است برای درک علمی از آگاهی و دستگاه زبان. در این بحث مستقیم و غیر فنی در مورد آگاهی ، دکتر جرالد م. ادلمن یک عمر تحقیق علمی را در مورد عملکرد مغز انجام می دهد تا به سوالات ذهن و بدن پاسخ دهد که هر فرد متفکر را مجذوب خود می کند.
این کتاب مختصر و قابل درک است ، یافته های مربوط به علوم عصبی مدرن را توضیح می دهد و نحوه بوجود آمدن هوشیاری در مغزهای پیچیده را توضیح می دهد. ادلمن رابطه آگاهی را با علیت ، با تکامل ، با توسعه خود و منشأ احساسات ، یادگیری و حافظه بررسی می کند. تجزیه و تحلیل فعالیتهای مغزی زیر آگاهی مبتنی بر پیشرفتهای چشمگیر اخیر در بیوشیمی ، ایمونولوژی ، تصویربرداری پزشکی ، علوم اعصاب و زیست شناسی تکاملی است ، اما پیامدهای کتاب او بسیار فراتر از جهان علم و پزشکی تقریبا در همه زمینه های انسان گسترش می یابد.
جرالد م. ادلمن همچنین استاد و رئیس بخش عصب شناسی در موسسه تحقیقاتی اسکریپس است. برای مطالعات خود در مورد ساختار و تنوع آنتی بادی ها ، او جایزه نوبل فیزیولوژی یا پزشکی را دریافت کرد.
بسیار خواندنی.
یک اکتشاف قابل ستایش و در دسترس از آنچه در علوم اعصاب ، بیوشیمی و سایر رشته ها اتفاق می افتد
چامسکی زبان را ذاتی ذهن انسان می داند و حتی برای قواعد زبان «ماهیت روان شناختی» قائل است، تا جایی که انسان را ذاتا «جانوری نحوی» می داند. گرچه در نظریه ی او به بعضی از ابعاد بسیار مهم زبان و ذهن انسان - از جمله به مساله ی خلاقیت و بی کرانگی زبان توجه شده - ولی در نظریه ی زبان شناسی او به مساله ی چگونگی یادگیری و مبانی عصب شناختی زبان به طوری که با شواهد تجربی و روند «تکوین فردی» و «تکوین نوعی» سازگاری داشته باشد، توجه نشده و بیشتر به یک نظام زبانی ماشینی و صوری می ماند تا یک نظام شناختی - فرهنگی و انسانی. اما لیکاف برای زبان ماهیتی نورونی قائل است که در طول رشد یاد گرفته می شود و در مغز لانه گیری می کند و دارای مبانی حسی - حرکتی بوده و از همین رو در دیدگاه او زبان در شکل گیری شناخت و آگاهی نقش اساسی دارد. از همین روست که برای او انسان « جانوری فلسفی» است تا «جانوری نحوی». جانوری که کنجکاو است - جانوری فلسفی که شعر می گوید و پرسش می کند و به سرنوشت خود می اندیشد و می تواند در دگرگون کردن آن نقش داشته باشد. به تعبیر ادلمن انسان با زبان می تواند از اطلاعات یاد گرفته شده فراتر رود و حال را به گذشته و آینده پیوند دهد.
ادلمن در نظریه ی خود چکیده ی آگاهی انسان را حاصل سه دسته خصوصیت می داند: خصوصیت های همگانی، خصوصیت های اطلاعی و خصوصیت های ذهنی. وی این سه دسته خصوصیت آگاهی را حاصل دو نوع انتخاب نورونی می داند. یکی انتخاب های نورونی مبتنی بر رشد و دیگری انتخاب های مبتنی بر تجربه های فردی.
مطالعه ی فلسفه به منظور درک چگونگی تکامل ذهن و اندیشه ی بشر در طول زمان، اهمیت بسیاری دارد