آثار باقیمانده از فرانتس کافکا نشان میدهد که تمثیل برای او تنها نوعی ژانر ادبی نیست، بلکه جهان زیستن او را به تصویر میکشد. این جهان، با ابهامهای زیادی طراحی شده است و این ژانر نقش مهمی در تاریخ ادبیات معاصر ایفا کرده است. با این حال، قصد کافکا همواره نوآوری نبوده است، بلکه او به واسطه ادبیات، هستیشناسی خود را بیان میکند. نویسندهای که هویت خود را ادبیات میشناسد، انتظار نداریم دیگری را برای خلق آثار جدید داشته باشد. از این رو، صورت تمثیلی و ناتمام ماندن برخی از آثار کافکا، دلایل ساختاری و جهانبینی او را به نمایش میگذارد. فرانتس کافکا، متولد ۳ ژوئیه ۱۸۸۳، یکی از بزرگترین نویسندگان آلمانیزبان در سده ۲۰ میلادی است و آثار او بهعنوان یکی از موثرترین آثار ادبیات غرب شناخته میشوند.
فرانتس کافکا به دوست نزدیک خود، ماکس برود، وصیت کرده بود که تمام آثار او را بسوزاند. با این حال، ماکس برود از این دستور وصیتنامه عمل نکرد و بیشتر آثار کافکا را منتشر کرد و دوستش را به شهرت جهانی رساند. آثار او شامل مسخ، رمان محاکمه و رمان قصر که ناتمام مانده است، میشوند و این اثرها با توصیف اتفاقات نامعقول و فراواقعگرایانه به سبک کافکایی شناخته میشوند.
فرانتس کافکا در تاریخ ۳ ژوئن ۱۹۲۴ به علت بیماری سل از دنیا رفت.
کتاب تمثیلات