در عهد ناصری زمانی به دستور شاه قرار می شود با عقب بردن دروازه های تهران مقداری از خندق و بیابان های اطراف شهر را به آن اضافه کنند. بدین منظور هر کس به آباد کردن قسمتی می پردازد. هر خندقی را که عقب می بردند، آبادکننده مالک تمام زمین های « موات » دو طرف آن می شد. « اسماعیل بزاز » ، که یکی از دلقک های دربار بود به آباد کردن قطعه ای از خندق پرداخت که یک طرف آن به میدان شاه بعدی و جانب دیگر به « چهار راه مولوی می رسید، لذا آن محدوده را « خیابان اسماعیل بزّاز » نام گذاشتند. گویا این اولین باری بود که واژه « خیابان » به معنای مدرن آن وارد فرهنگ ما می شد. ( البتّه در زمان شاه طهماسب صفوی در قزوین هم یک خیابان کوچک ایجاد شده بود که در هیچ جا نامش نبود ) . اسماعیل بزاز با استفاده از امکانات فراوان خود خانه های بسیار خوب، دکان ها، حمام و آب انبار مناسب برای این منطقه ساخت و در آنجا که اینک از پررونق ترین مناطق تهران به حساب می آمد جمعیت زیادی از بازاریان و درباریان ساکن شدند. می خواهم از گذشته این محدوده از تهران برایتان بگویم و با شما گشت و گذاری به کوچه هایی که در این فاصله هست و خاطراتشان داشته باشم. گردش را از ساختمان ضلع جنوب شرقی چهار راه مولوی شروع می کنیم. از زمانی که به یاد می آورم آنجا ساختمانی دو طبقه، بزرگ و « دو نبش » بود. طبقه هم کف کلا در اختیار داروخانه « کیمیا » قرار داشت، که فکر می کنم آن را پیش از تولّد من ساخته بودند، چون از وقتی که آن را می دیدم ساختمانی « سالخورده » داشت.