«لات» یکی از محصولات تهران است و هیچ شهر دیگری آن را به معنای واقعی ندارد. «لات» فرزند تاریخ، فرهنگ، اقتصاد و به طور خلاصه شرایط خاص تهران است. نه خوب است و نه بد. تا آنجایی که تاریخ نشان می دهد در موارد بسیار از او سوءاستفاده شده است. بسیار ساده است. زودباور و فداکار است. معمولا دستش «تنگ» است. باج می گیرد ولی گدایی نمی کند. زود معتاد می شود چون «جاهل» است و مضرات اعتیاد را واقعا درک نمی کند. دم را غنیمت می داند ... «لات»ها بد نیستند، فرزندان شرایط کشورند، قسمتی از هموطنان ما هستند که فقط کافی است زبان آن ها را بفهمیم. هیچ وقت سعی نکنید آن ها را «راهنمایی» کنید بلکه سعی کنید با آن ها مثل خودشان زندگی کنید... همان هایی که در طول سال های طولانی از این گروه در سرکوب ملت استفاده کرده اند، امروز هم همان حرکات را ادامه می دهند. نگذارید برای چهارمین بار در دوران معاصر آن ها در مقابل آزادی صف آرایی کنند. می بینید چه کسانی و از چه محلاتی به دولت مردان ما تیراندازی می کنند و با پیراهن سیاه و فریاد «یا زهرا» برادران دانشجوی خود را از ساختمان به پایین پرتاب می کنند. آن ها را به جای دشمن نگیرید، هم وطنان ناآگاه شما هستند. با آن ها درآمیزید و فریب ظواهر را نخورید. «سهمیه»ای ها را در دانشگاه با آغوش باز بپذیرید چون هم ملت به آن ها بدهکار است و هم آن ها می توانند در این مرحله حساس، پیونددهنده جنوب شهری ها با حرکت تاریخی ملت ما در جهت کسب حیثیت و آبرو آزادی باشند. کلمه «چاله میدانی» را دیگر با لحن موهن به لب نیاورید. آن ها با تمام خصوصیات خود خیلی شریف اند. آن ها را دوست بدارید.
کتاب درکوچه وخیابان بسیارگیراوزیباست.مطالعه ان رابه همه توصیه کردم.روح نویسنده شادودرآرامش
دکتر منظرپور خیلی مطلب در ذهن داشتن و خیلی وقایع را دیده بودن...من افتخار همکلامی با ایشونو داشتم..مرو بررگی بودن..خدا رحمتشونکنه
خوشا بحالت
مجدد این کتاب رو نمیارین ؟