خیره کننده.
اثری منحصر به فرد و قدرتمند.
نگاهی فوق العاده درخشان به خشونت با اسلحه در میان نوجوانان.
می گفتند «ریگز» زیاد یاوه گویی می کند چون قدش کوتاه است. ولی من فکر می کنم وقتی بچه بود، مادرش وادارش کرد به کلاس ژیمناستیک برود. وقتی آدم شلوار چسبان بپوشد و چرخ و فلک زدن بلد باشد، بعید نیست راه دفاع از خود را هم بلد شود. یا دست کم ادعا کند که بلد است.
«ریگز» مثلا دوست «شان» بود، اما بهترین کاری که او برای «شان» کرد این بود که به او یاد بدهد که چطور «پنی دراپ» بزند. بدترین کاری هم که او برای «شان» کرد این بود که به او شلیک کند.
آدم ها همیشه دیگران را وقتی مرده اند، بیشتر دوست دارند.
چقدر نوشتهها و روند قصه گویی غافلگیر کننده و میخکوب کننده بود