با پیرنگی پیچیده، و کاراکترهایی بسیار خوش-ساخت.
با یک قهرمان زن باهوش و بی باک.
سفری هیجان انگیز در دنیای سیاست های پلیس ژاپن و تاریک ترین گوشه و کنارهای خیابان های توکیو.
من همه چیز را به یک رنگ می بینم؛ البته نه مانند عکسی سیاه و سفید. تصویری که می بینم نه از آن حاشیه های لطیف دارد و نه عمق؛ حس واقعیت هم نمی دهد. بیشتر شبیه یک نقاشی آبرنگ مزخرف است، منظره ای تیره و تار و بی معنا. لکه جوهری که روی یک صفحه کاغذ سفید ریخته شده-اینجا که من در آن زندگی می کنم، جهان رنگش خاکستری است.
آن خانه پیش-ساز، زهوار در رفته و قدیمی بود و دیوارهایش به خاطر باران سیاه شده بود. در ورودی، باز بود. در سکوت آن را هل دادم و بازش کردم. بلافاصله بوی تندی احساس کردم. آن خانه مریض و پوسیده بود.
سایه ای ظاهر شد و جلوی در اتاق پذیرایی ایستاد. به افتخار من لباس پوشیده بود. یک پیراهن ورزشی آستین حلقه ای به تن داشت. به نظرم خاکستری بود، یا قهوه ای. شاید هم اصلا لباسی به تن نداشت. همه اسباب و اثاثیه آن خانه کثیف بود. کثافت و زشتی، دنیای من را پر کرده بود.
یک کتاب پلیسی واقعا قشنگ ، شمارو با روند پرونده پیش میبره جوری که خسته نشید و همش در نوسانید و در آخر انفجار آدرنالین 🤩
ین کتاب فوق العاده بود اخرش خیلی شوکه کننده بود اصلا یکنواخت نمیشد و ادم دلش نمیومد کتابو بزاره کنار
آخرای کتاب قشنگ سوپرایز میشید و برگاتون میریزه عالی بودددد🥲🦆
عالیتر از این کتاب وجود نداره
یکی از بهترین کتابهای معمایی و پلیسی ای بود که خوندم. نمیتونستم کنار بذارمش. من عاشق اینم که روند تحقیق کارآگاهان به طور دقیق شرح بشه و این کتاب دقیقا همینطوره انگار خودتون هم کنارشون دارین تحقیق میکنین! در مورد این که قاتل چه شخصیه و چطور آدمیه هم اصلا نمیتونید حدس بزنید. خلاصه که بخونید و حال کنید، قول میدم خوشتون میاد.
جزو بهترین رمانای جنایی-پلیسی ای بود که تاحالا خوندم . از نظر من بهترین خصوصیتش این بود که همه چی رو تو فضای کار خود کاراگاهها تعریف میکرد ... گزارشها و جلسات و... همه چی با جزئیات . خیلی قشنگ بود و البته هیجان انگیز