کتاب "اعترافات" نوشته نویسنده ژاپنی بنام "میناتو کانائه" میباشد.داستان "اعترافات" از مدرسه ای شروع میشود که ظاهرا شبیه مدرسه های دیگر نیست.زیرا اتفاقاتی در آن مدرسه می افتد که بسیار پیچیده و تودرتو هستند.
یوکو موریگوچی معلم این مدرسه است که پس از جداییش از نامزدش بشدت تحت فشار روحی قرار دارد.او بجز فرزندش،مانامی،دلیل دیگری برای زندگی ندارد.اما در مدرسه اتفاقی ناگوار در حیاط مدرسه می افتد که یوکو موریگوچی تصمیم میگیرد این مدرسه را ترک کند و استعفا دهد.او که هیچ دلیل دیگری برای ماندن در آن مدرسه نداشت،آنجا را ترک کرد.اما قبل از رفتن ترجیح میدهد آخرین تدریس خود را در آن مدرسه انجام دهد.امااین یک تدریس معمولی نیست.او داستانی را تعریف میکند بشدت شاگردان را تحت تاثیر قرار میدهد.
این اثر "میناتو کانائه" مانند دیگر آثار او روایتی متفاوت از مجازات،عشق و ناامیدی بیان میکند.
میناتو کانائه (Kanae Minato؛زاده ۱۹۷۳ در استان هیروشیما) یک نویسنده اهل ژاپن است. او در دوران جوانی از طریق آثار آگاتا کریستی، ادوگاوا رانپو و موریس لوبلان با دنیای ادبیات ارتباط برقرار کرده و استعداد خود را در ژانر رمانهای معمایی پرورش داد. او در سال ۲۰۰۸ اولین رمان بلند خود را به نام "اعترافات" منتشر نمود که با استقبال چشمگیری روبرو شد و او را در زمرهٔ بزرگترین نویسندگان معاصر ژاپن قرار داد. ناکاشیما تتسویا یکی از برجستهترین سینماگران کنونی ژاپن "اعترافات" را بازسازی سینمایی کرده و به روی پرده برد. علاوه بر جوایز نفیس ادبی ژاپنی که این اثر بزرگ کسب کرد ، همچنین باید به جوایز بینالمللی نظیر جایزهٔ ادبی شرلی جکسون و همچنین جایزهٔ آلکس اشاره نمود. از ویژگیهای بارز ادبیات میناتو کانائه ، پیش بردن داستان با چند راوی گوناگون و از دیدگاههای متفاوت است که هر یک بر اساس جایگاه ، احساسات و شخصیت پردازی عمیق و روانشناسی عمیق خود ، اهدافی را دنبال کرده و اجزای داستان را در کنار هم می گذارند. یکی دیگر از ویژگیهای میناتو کانائه پرکاری و خستگی ناپذیری اوست. او پس از "اعترافات" بهطور متوسط در هر سال دو اثر بلند را نگارش و منتشر نموده است.
اعترافات ، بشدت متعجبتان خواهد کرد. جالبترین کتاب شیطانی که امسال میخوانید.
یک رمان هیجان انگیز روانشناختی سرد و موثر .خواننده تقریبا مطمئن است که بیش از یکبار از آنرا میخواند. غیرقابل تحمل ، بی امان و خیره کننده است.
رمانی بشدت تاثیر گزار.نوشته ها در اعترافات تند و سریع است و با گذر هر فصل باعث افزایش تنش می شود.
هنگام بلوغ ممکن است توانایی های کودک - چه در تحصیل و چه در ورزش و هنر - به طرزی ناگهانی و با سرعتی زیاد رشد یابند. امکان دارد او با مشاهده ی این موفقیت ها اعتمادبه نفس بیشتری در آن زمینه پیدا کند و همین باعث تشویقش شود تا بیشتر تلاش کند و درنتیجه موفقیت هایش نیز افزایش یابند. البته در برخی موارد او توانایی های خود را دست بالا می گیرد. درست مانند ورزشکاری که دچار رخوت و افت می شود، کودک نیز به سرعت پیشرفت می کند تا به نقطه ی سکون می رسد و توانایی هایش به شدت کاهش می یابد. آن چیزی که بعدا اتفاق می افتد مهم است. بعضی از بچه ها که قانع شده اند به بالاترین سطح از توانایی هایشان دست یافته اند، دیگر به تلاششان ادامه نمی دهند و اجازه می دهند که سیر نزولی را طی کنند و به درجه ی متوسط می رسند. بعضی های دیگر هم به آرامی بدون درنظرگرفتن نتایج به تلاششان ادامه می دهند، موفق می شوند در همان مرحله باقی بمانند؛ اما افراد دیگری نیز هستند که سخت کار می کنند، بر موانعی که سر راهشان گذاشته شده است فائق می آیند و سرانجام به سطحی بالاتر ارتقا می یابند. بعضی از ما که دانش آموزان را برای امتحانات ورودی دبیرستان آماده می کنیم، عادت کرده ایم از والدین دانش آموزان بشنویم که اگر فرزندشان «فقط تلاش کند» موفق می شود، اما بیشتر مواقع بچه ای که در موردش صحبت می کنند، به یک موقعیت ویژه دست پیدا کرده، ولی مسیر نزولی در پیش گرفته است. این امر به این خاطر نیست که تلاش نکرده است، بلکه او دیگر حتی در میدان هم نیست.
حالا درک می کنم که باید جلسه ی محاکمه ای وجود داشته باشد. مهم نیست آن جرم چقدر وحشتناک باشد، نه به خاطر مجرم، بلکه به خاطر مردم عادی. تا آن ها متوجه شوند چه اتفاقی افتاده و از این امر که خودشان به جای پلیس و قانون وارد عمل شده و مجرم را مجازات کنند جلوگیری شود. گمان می کنم همه می خواهند به خاطر کاری که انجام داده اند شناخته شوند. همه می خواهند مورد تقدیر قرار بگیرند، اما انجام دادن یک کار خوب یا مهم، آسان نیست. محکوم کردن کسانی که کار اشتباهی انجام داده اند، بسیار راحت تر از این است که خودت کار درستی انجام دهی، اما حتی پس از آن، شهامت زیادی می خواهد اولین کسی باشی که خودت را نشان بدهی و آن شخص را سرزنش کنی. اگر دیگر کسی به تو ملحق نشود چه؟ اگر کسی نایستد و گناهکار را محکوم کند چه می شود؟
داستان های جنایی، یکی از قواعد اساسی قصه گویی را به آشکارترین شکل نشان می دهند: «علت و معلول»
ادبیات این سرزمین بسیار وسیع، نمایانگر وجوه مختلفی از زندگی مردم ژاپن، ابزاری برای قدردانی از سنت ها و همدلی آن ها با طبیعت است
خانم موریگوچی خیلی باحال بود :)))
خیلی دارک بود.. از یه جهتی به قضیه نگاه کنین انگار مسخره ست اما اصلا از دارک بودنش کم نمیشه...
ضعیف.غیرقابل باور.غیر منطقی ارزش یکبار خوندن هم نداره
ضعف عمیق در شخصیت پردازی و روابط انسانی داره.به شدت در منطق روایی مشکل داره شخصیتها فعل هایی خارج از وجود شخصیتیشون انجام میدن.دختر بچه ای که کشته میشه اصلا پرداخت نمیشه.معلم پرداخت نمیشهانگیزههای قتل قاتلین هم کم مایه و غیر قابل باور.تنها چیزی که میمونه پیچیدگیهای یک داستان جنایی هست و نوع روایت که به نظرم خوبه.
فیلمش قشنگ بود، کتاب احتمالا از فیلم بهتر باشه
بنده خدایی که گفتید ارزش وقت و مظر نداره..کاش میگفتید چرا
ارزش وقت گذاشتن نداره حتی ارزش نظر دادنم نداره
داستان از زبان معلم، دو تا از دانش آموزان و مادر یکی از دانش آموزان روایت میشه که هر کدوم از زاویه دید خودش به مرگ دختر کوچک معلم و تاوانی که مسببین اون تحمل میکنن پرداخته. داستان و ترجمه هر دو خوب هستن.
کتاب برای إن از همین نویسنده خوندم عالی بود. به سبدم اضافه میکنم امیدوارم اینم خوب باشه