1. خانه
  2. /
  3. کتاب بی خبری

کتاب دورماندگی

5 ناشر این کتاب را منتشر کرده‌اند
4.5 از 1 رأی

کتاب دورماندگی

Ignorance
٪15
120000
102000
پیشنهاد ویژه
3.8 از 1 رأی

کتاب بی خبری

Ignorance
انتشارات: علم
٪20
195000
156000
پیشنهاد ویژه
3 از 1 رأی

کتاب بی خبری

Ignorance
٪30
120000
84000
4 از 1 رأی

کتاب جهالت

Ignorance
انتشارات: مکتوب
٪15
270000
229500
3.2 از 1 رأی

کتاب جهالت

Ignorance
انتشارات: مکتوب
٪15
100000
85000
معرفی کتاب بی خبری
رمان "بی خبـری" نوشته ی میلان کوندرا ، رمانی است که مستقیم با ذهن کاراکترهایش درگیر می شود و ما وقایع را از دریچه ذهن آنها می بینیم . کوندرا که تجربه نوشتن رمانی کم نظیر چون "هویت" را دارد ، در "بی خبـری" نیز به واسطه بازی دادن ذهن کاراکترهای اصلی اش ذهن خواننده را هم به بازی می گیرد . کوندرا به خوبی می داند چگونه با ایجاد پیچشهای داستانی که در ذهن کاراکترها اتفاق میوفتد ذهنش مخاطب رمانش را کنترل کند و ذهن او را به جایی که مورد نظرش است ببرد . کوندرا در نوشته هایش دنیایی متفاوت از آنچه ما می بینیم می سازد ، دنیایی که در لایه های زیرین آن اتفاقات دیگری میوفتد ! دنیایی که البته برای خواننده نا آشنا نیست .

رمان "بی خبـری" که با نامهای "آهستگی" و "جهالت" نیز در ایران ترجمه شده ، داستان آدمهای دور افتاده از وطنشان است همچون ادیسه . آدمهایی که در بی خبری از زادگاهشان احساس غربت و دلتنگی می کنند و یا نمی کنند . کوندرا در اینجا حس نوستالژی را به حس بی خبری و سردگمی ناشی از دوری از وطن تعبیر کرده است . نگرانی ها و دغدغه های کارکترهای اصلی این رمان که از وطنشان – چک – دور افتاده اند گویی نگرانی ها و دغدغه های خود میلان کوندراست که سالها از وطنش – چک – دور افتاده بود و گویی نگرانی ها و دغدغه های همه دور افتادگان از چک است .
درباره میلان کوندرا
درباره میلان کوندرا
میلان کوندرا، زاده ی ۱ آوریل ۱۹۲۹ در برنو، چکسلواکی، نویسنده ی اهل چک است که از سال ۱۹۷۵ به فرانسه تبعید شد و نهایتا در سال ۱۹۸۱ به تابعیت فرانسه درآمد. او خود را نویسنده ای فرانسوی می داند و مصر است که آثارش باید چه در کتاب فروشی ها و چه در دسته بندی ادبی جزو ادبیات فرانسه محسوب شود. بهترین اثر کوندرا، بار هستی است. قبل از انقلاب مخملی ۱۹۸۹، حکومت کمونیستی کتاب های وی را در چک ممنوع کرده بود. او ترجیح می دهد به دور از هیاهوی شهرت زندگی کند و کمتر با رسانه ها گفت وگو می کند. میلان کوندرا تاکنون چندین بار نامزد دریافت جایزه نوبل ادبیات بوده است.خانواده ی او متعلق به طبقه ی اجتماعی متوسط و دارای سطح فرهنگی بالایی بودند. پدرش، لودویک کوندرا، نوازنده ی پیانو و شاگرد لئوش یاناچک بود و بین سال های ۱۹۴۸ تا ۱۹۶۱ ریاست آکادمی موسیقی برنو را برعهده داشت. علاقه ی کوندرا به موسیقی در بسیاری از آثار او به ویژه رمان شوخی پیداست. میلان شعرگویی را از ۱۴ سالگی آغاز کرد و در ۱۷ سالگی پس از شکست آلمان به حزب کمونیست پیوست. به سال ۱۹۴۸ تحصیل خود را در رشته ی ادبیات و زیبایی شناسی در دانشگاه چارلز در شهر پراگ شروع کرد، ولی خیلی زود خود را به دانشکده فیلم منتقل کرد. در سال ۱۹۵۰ برای نخستین بار از حزب اخراج شد و تا سال ۱۹۵۶ اجازه ی ورود مجدد به حزب را پیدا نکرد. نخستین مجموعه شعر او با نام «انسان؛ بوستان پهناور» (یا انسان؛ بوستانی عظیم) که خوش بینی موجود و ادبیات دولتی را مورد انتقاد قرار می داد در ۱۹۵۳ چاپ شد. در ۱۹۵۵ شعر بلندش «ماه می گذشته» و بلافاصله بعد از آن دومین و آخرین مجموعه شعر او با نام «تک گویی» که در آن رفتارها و کردارهای انسانی و روابط عاشقانه بی پرده بازنمایی می شدند در ۱۹۵۷ منتشر شدند.او در سال ۱۹۶۰ گزیده اشعار گیوم آپولینر و تحلیلی از آن ها را چاپ کرد و در همین سال آموزش ادبیات در دانشکده سینما به عهده او گذاشته شد. نخستین نمایشنامه ی او با نام مالکان کلیدها که به دوران ترس و خشونت هنگام استیلای آلمان می پرداخت یک سال بعد به چاپ رسید.میلان کوندرا دوست دارد رمان هایش همچون سمفونی باشند و درون مایه های وجودی انسان را به ترنم درآورند. بهترین رمان های او را می توان «سمفونی هستی» نامید و زیبایی و بی کرانگی هنر رمان را در او ستود. چه خوب بود اگر می توانستیم خود را در فضای رمان رها سازیم؛ فضایی آزاد، شفاف، آکنده از تخیل و خلاقیت، سرشار از صدها حقیقت نسبی متضاد و ناهمگون؛ و چه خوب بود اگر می توانستیم جهان رمان را به راستی کشف کنیم.
مقالات مرتبط با کتاب بی خبری
بررسی کتاب «بار هستی» اثر «میلان کوندرا»
بررسی کتاب «بار هستی» اثر «میلان کوندرا»
ادامه مقاله
از شوخی تا جشن بی معنایی با میلان کوندرا
از شوخی تا جشن بی معنایی با میلان کوندرا

«کوندرا» یکی از متبحرترین رمان نویسان روزگار ماست. او نه تنها به نوشتن رمان های فوق العاده مشهور است، بلکه همواره به تحلیل آثار ادبی نیز دست زده است.

نظر کاربران در مورد "کتاب بی خبری"
4 نظر تا این لحظه ثبت شده است

ترجمه میترا میرشکار اصلا پیشنهاد نمیشه

1402/04/25 | توسطحمید هوشمند
0
|

سبک نوشتاریش مخصوص خودشه و باید بتونی باهاش ارتباط برقرار کنی. تو این کتاب از درد مهاجرت، وطن، شهوت، عشق، روابط بین چند شخصیت داستانش، صحبت میکنه.

1401/07/03 | توسطImfarza
4
|
پاسخ ها

ماشالا شما چقد کتاب میخونی🙂 پای همه‌ی رمان‌ها، نظر شما هست. دمت گرم!

1401/07/24|توسطمحمد نصیری
3

کوندرا خوب بلده که دست بذاره روی احساسات گنگ انسانی و انقدر خوب از تمام زوایا کندوکاوش کنه که وقتی می‌خونی با تک‌تک جاهاش بتونی ارتباط برقرار کنی. احساساتی که همه تجربه کردن. این کتاب درباره دلتنگی و نوستالژی و دوریه.

1401/07/03 | توسطImfarza
1
|

انتظار بیشتری از این کتاب داشتم ،ولی در کل بد نبود

1401/07/01 | توسطImfarza
0
|