الاغ طلایی داستان جوانی است که در جامعه رم وارد اجتماع می شود و می خواهد که از جایی شروع کند اما از آنجایی که جامعه خود فاسد شده است و از درون دارد می پرسد و همه فکر و ذکرها متوجه مادیت (زد، زمین، ماده، مادینگی و نرینگی) و غرایز حیوانی شده است جوان هم به آن سمت می رود و جز ماده و مادینگی چیزی نمی بیند و تا آنجا پیش می رود که کالبد انسانی را از دست می دهد و به الاغ تبدیل می شود.
اما شعور و قوه ادراکش محفوظ می ماند و درین مسخ و تبدیل کالبد به اوج حفیض می رسد و ژرفای تباهی و فساد خود و جامعه روم و اشرافیت آن را می بیند و با تمامی ذرات وجود حس می کند و آنگاه که به منتهای فساد و تباهی می رسد به خود آمده از این خویشتن موود خود زده می شود و با تمامی وجود می خواهد که کالبدی انسانی و رفتاری انسانی داشته باشد.
آرزویش برآورده می شود و به یاری ما در خدا به کالبد انسانی برمی گردد و از پس این زایش دوباره از مادیت (مادینگی و نرینگی) می برد و به روحانیت رو می آورد.
درحقیقت داستان الاغ طلایی داستان سیر و سلوک سالکی است که به حضیض می رسد و پس از آن بلند می شود و بالا و بالا و بالاتر می رود تا به اوج برسد.
کتاب الاغ طلایی