آثار به جا مانده از "ادموند هوسرل" از جمله کتاب "ایده ی پدیده شناسی" به عنوان یک روش فلسفی انقلابی و بدیع معرفی می شوند که برای کسانی که در سنت معمول تحلیلی غربی آموزش دیده اند، عجیب به نظر می رسد. با این حال، تازگی ایده های "هوسرل" مانع از تأثیر آثار وی بر طیف وسیعی از فیلسوفان و مکاتب فلسفی نشده است. "هوسرل" روانشناسی را رد می کند و قصد دارد آگاهی را بدون سولیپسیسم و شک و تردید شدید کشف کند؛ چیزی که شک دکارتی بر آن تاکید دارد.
یادداشت های مجموعه ی "ایده ی پدیده شناسی"، پس از سخنرانی های "ادموند هوسرل" در گوتینگن در سال 1907 نوشته شده است و بسیاری از آن ها تنها تعدادی تغییرات جزئی در آنچه "هوسرل" به شکل شفاهی گفته بود، دارند.
در "ایده ی پدیده شناسی" اثر "ادموند هوسرل" ما از انتزاع هویدا (تفکر ذهنی حذف شده از هرگونه تجربه ی حسی) برای رسیدن به ادراکات واضح و متمایز ( با ارجاع به مدیتیشن های دکارتی)، از طریق تجسم غیرقابل استفاده بهره می بریم. در اینجا از کاستن پدیدارشناسی استفاده می شود، اما مواردی مانند استدلال استقرایی یا قیاسی، که پدیده ای عینی است، اثبات نمی شود. برای مثال صدایی شنیده می شود، در ذهن حفظ می شود و به یاد می آید. این امر داده های مطلقی را ارائه می کند که بعدا ظاهر می شوند و با یکدیگر در فرایندهای ذهنی تشکیل می شوند. "هوسرل" همچنین نظریه ی نیمه افلاطونی دکارت (نظریه ایده های دکارتی) را رد می کند؛ در عوض ادعا می کند که ما نمی دانیم آیا چیزها نماینده هایی به شعور ما می فرستند یا خیر.
کتاب ایده ی پدیده شناسی